هیچ وقت فراموش نخواهد شد بی دلیل حاجیان کشورمان توسط آل سعود به خاک و خون کشیده شد آن هم به دستور آل سعود و توسط تک تیرانداز های غربی ، برای همین چند تا از این تصاویر در این پست و پست های بعدی قرار دادیم تا این جنایات خبیثان در ذهن ماها بماند و بعد از این جنایات ، چه کارهایی که نکردند الان هم نامرد هستند اینها مسلمان نیستندکدام مسلمان مهمانش را در خانه اش می کشد ؟ اینها یزید زمان هستند
بازخواني حج خونين ۱۳۶۶/روزي که آلسعود ايرانيان را قتل عام کرد
تاریخ انتشار: 95/05/09 11:25
ميزان/ پليس عربستان سعودي، روز ۹ مردادماه ۱۳۶۶، زائران بيت الله الحرام را که در راهپيمايي برائت از مشرکين شرکت کرده بودند، مورد تهاجم مسلحانه قرار داد و صدها زائر ايراني و غير ايراني را به شهادت رساند.
نهم مرداد 1366 مصادف شده بود با شش ذيحجه که اين روز براي راهپيمايي برائت از مشرکين انتخاب شده بود. آن روزها مراسم برائت از مشرکين در شهر مکه انجام ميشد. سخنراني، ساعت شش بعدازظهر تمام شد و بعد از آن جمعيت مسير راهپيمايي را با شعار عليه آمريکا و اسرائيل به سمت پل حجون در کنار قبرستان ابوطالب طي کرد. نزديک غروب، راهپيمايي تقريبا تمام شده بود و بلندگوها خاموش بود که فاجعه شروع شد.
نظامياني که در خيابانهاي اطراف مستقر بودند لباس پليس عربستان را نپوشيده بودند و يونيفرم ارتشي داشتند. حادثه با چماقهاي پليس عربستان شروع شد. در بين پليسها عدهاي هم با لباس معمولي حاضر بودند و با چماقهاي ميخدار و ميلههاي آهني مردم را ميزدند. بالاي پشتبام ساختمانهاي اطراف، عدهاي با لباس عربي هر چه به دستشان ميرسيد بر سر حاجيان ميانداختند. بلوک، شيشه، سطل شن، کپسول، کولر گازي! عده زيادي بر اثر برخورد جسم سنگين و متلاشي شدن سر، شهيد شده بودند. همه هتلها درهاي ورودي را بسته بودند و فقط ساختماني که فلسطينيها در آن بودند درها را گشوده بود که عدهاي توانستند جان خود را نجات دهند. جمعيت در محاصره سفاکان رژيم آلسعود افتاده بود. ازدحام جمعيت خيلي زياد بود.
بخشي از حجاج ايراني را خانواده شهدا و جانبازان دفاع مقدس تشکيل ميداد. خيلي از شهداي حج خونين، مادر و همسر شهيد بودند. جانبازان بر اثر ضربات چماق از روي صندلي چرخدار بر زمين ميافتادند. آنقدر شلوغ بود که هر کس روي زمين ميافتاد زير دست و پا ميماند.
زماني که پليس مردم را کتک ميزد، عدهاي از چماقداران لباس شخصي سوت و کف ميزدند و هلهله ميکردند. ارتش شروع به تيراندازي کرد. اول اشکآور و گاز سمي خفهکننده. عده زيادي از زنان و کساني که روي زمين افتاده بودند به علت استنشاق گاز خفهکننده شهيد شدند. رگبار گلوله مسلسلهاي دستي به سمت حاجيان گرفته شد. ازدحام آنقدر زياد بود که کسي که گلوله ميخورد شايد روي زمين هم نميافتاد. در بدن بعضي شهدا چندين تير بود. يوزي، کلت، ام-16، حتي بعضي از شهدا با گلولهاي که در پيشانيشان خورده بود شهيد شده بودند. تکتيراندازها با قناسه از بالاي پل مردم را ميزدند.
چهره تکتيراندازها اروپايي بود. چند ماه قبل، ژنرال اولريخ وِگِنِر، آلمانيتبار، مسئول هماهنگي امنيتي شهر مکه شده بود. در روز حادثه سوار بر هليکوپتر بالاي سر جمعيت ديده شده بود. او قبل از اين در عمليات گروه دلتا، در آزادي اسراي لانه جاسوسي آمريکا در تهران شرکت داشت و در تهران مسئول تيم بود که تحت پوشش خبرنگار شبکه ZDF آلمان فعاليت ميکرد.
از روزهاي قبل هماهنگ شده بود که هيچ بيمارستاني در روز نهم مرداد مجروح نپذيرد. آمبولانسهايي که نزديک ميشدند مورد هجوم واقع ميشدند و سربازان با چماق شيشههاي آنها را خورد ميکردند و دکترها و پرستارها را بيرون ميکشيدند و ميزدند. چند آمبولانس توانستند از بين مأمورين عبور کنند و با سرعت مجروحين را سوار کنند. ولي سربازان راه برگشت را بستند و مجروحين را از پشت آمبولانس بيرون ريختند و کتک زدند. عدهاي همان جا شهيد شدند. خيلي از شهدا اول مجروح بودند و به علت عدم رسيدگي شهيد شدند. تيراندازي که تمام شد تا ساعت يازده شب محاصره ادامه داشت. مردم روي زمين نشسته بودند. هر کس بلند ميشد با چماق بر سرش ميزدند.
شب جستجوي خانهبهخانه شروع شد تا کساني که فرار کرده بودند را دستگير کنند. ساعت يازده که محاصره تمام شد، کسي حق نداشت به پيکر شهدا و مجروحين دست بزند. برق خيابان قطع شده بود. آمبولانسهاي درب و داغان وسط خيابان رها شده بود. تقريبا هيچ جسدي سالم نبود؛ همه له شده بود و با چادرهاي مشکي و سفيد زنان که خونآلود و پاره بود پوشيده شده بود. زمين پر از لنگه کفش و دمپايي، تکههاي پاره لباس، خرده شيشه و قلوه سنگ بود. بوي گاز و باروت فضا را پر کرده بود. کف خيابان پر از خون بود. مجروحين و شهدا را روي هم سوار ماشينهايي که شبيه ماشينهاي حمل حيوانات بود ميکردند و ميبردند. رسيدگي به حال مجروحين عجيب بود. شاهدي ديده بود که دست يک زائر ايراني از ناحيه مچ تير خورده بود و او در برابر تصميم پزشکان براي قطع دستش مقاومت ميکرد. اما پزشکان با کمک مأموران امنيتي دست او را قطع کردند.
عربستان تاکيد داشت که در اين اتفاق هيچ گلولهاي از سوي سربازان شليک نشده است و سعي در از بين بردن آثار آن داشت. به همين دليل، اجازه بازديد هيئتهاي ديپلماتيک از شهدا تا چندين روز داده نميشد.
بعدها بررسي هاي به عمل آمده توسط اداره تشخيص هويت و پليس بين الملل جهت تشخيص نحوه شهادت زائران مظلوم بيت الله الحرام دال بر استفاده از اسلحههاي مختلف است و بر خلاف ادعاي جنايتکاران سعودي که منکر استفاده از اسلحه و يا تير اندازي شده اند تعداد زيادي از زائران با تير مستقيم به شهادت رسيدهاند. نتايج به دست آمده به قرار زير است:
1- تيراندازي از فواصل مختلف و اکثراً بيش از 20 متر صورت گرفته است.
2- مسير عبور گلوله اکثراً از بالا به پايين و يا در خط مستقيم بوده است.
3- با توجه به ضايعات ايجاد شده بر روي پيکر شهداٰ سلاح مورد استفاده از انواع مختلف (کمري، مسلسل و تفنگ جنگي يا شکاري از نوع گلوله زني) بوده است.
4- اکثر گلولههاي شليک شده پس از اصابت از بدن شهدا خارج شده است.
5- در بررسيهاي انجام شده بر روي اولين جسدي کمورد بررسي قرار گرفته يک گلوله (نظير گلوله تفنگهاي جنگي) در ناحيه پشت شهيد متوقف گرديده بوده است که از اين ناحيه استخراج و تحت بررسي جهت تعيين نوع سلاح قرار گرفته است.
کانال تلگرامي رهبر انقلاب تصويري از آخرين ديدار رهبر انقلاب با آيتالله مشکيني را منتشر کرده است.
وبلاگ زنده باد ولایت شهادت این امام همام و بزرگوار را محضر آقا امام زمان عج و رهبر معظم انقلاب و شما عزیزان علاقمند به این وبلاگ و همه ولایت مداران تسلیت عرض می نماید وبه همین مناسبت بسته ویژه ایی را در پست های بعدی تدارک دیده است .
در پست بعدی بسته ویژه شهادت امام صادق ع تقدیم شما عریزان می گردد
سلام ما به مدينه به غربت صادق /به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع)
تاریخ انتشار: 95/05/08 20:53
امروز تقويم ها در سکوت خود فقدان تو را به سوگ نشسته اند،امروز شهادت جانسوز ششمين شمع روشنگر،وصي پيغمبر،ناصر احکام خدا،تجسم اخلاص،صبر،بردباري و درياي عميق علوم لدني،صادق آل محمد(ص)است. 65 سال عاشقانه زيست و 34 سال را صادقانه امامت کرد آنگونه که رؤساي مذاهب در محضرش زانوي ادب مي زدندو وقتي که بزرگواري و صداقتش مثل آفتاب اول صبح مي درخشيد حتي کوردل ترين و سرکش ترين دشمنان خدا به مقام شامخ او اعتراف مي کردند.کوهي از وقار بود،اقيانوسي از حکمت و فضيلت،داراي علمي بسيار و ادبي کامل،گستره اي از رحمت و عبادت که لحظه لحظه حياتش از ياد و نام خدا سبز و سرشار بود.عدالت را از پدرش اميرالمؤمنين(ع) به ارث برده بود،در نيمه شب هاي تاريک مدينه با کوله باري از هديه،مستمندان و بينوايان را دلشاد مي ساخت.اما اندک اندک ديگر لحظه هاي واپسين فرا رسيده،اکنون فرزند ديگري از خاندان آل عبا و عالم دين خدا زهر تلخ دسيسه هاي پليدان را مي نوشد،اينک خوشه هاي زهرآگين کينه منصور دوانيقي،قلب سپيدش را هزار پاره کرده است.آري،روزگار منصور از زهر او تلخ تر بود،زهري که آخرين نفس ها را از رئيس مذهب شيعه گرفت،از اين ماتم و داغ سنگين و جانسوز چشم ملائک خون گريه کرد.آري ديگر ماه صادقانه ستاره ها طلوع نخواهد کرد،ديگر نيمه هاي شب مأمورين سياهدل عباسي،از ديوارهاي خانه ولايت بالا نمي روند و جانشين خدا را از سجاده نماز،«همان نمازي که خود حضرت در آخرين وصيت خويش فرمودند:به شيعيان ما بگوييد شفاعت ما به آنان که نماز را سبک مي شمارند نخواهد رسيد»،با سر و پاي برهنه به دربار جور نمي برند.هنوز کوچه پس کوچه هاي مدينه و عراق به ياد او هستند و داد مظلوميت سر مي دهند،خاک بقيع مناجات هاي شبانه اش را فرياد مي زند و سنگ هايش اشک خشکيده اش را به تفسير مي کشند.هنوز بوي کلاس هاي باصفايش به مشام مي رسد،اي امام علم و ديانت هنوز درس و مدرسه با ياد تو شروع مي شود،اي آموزگار مکتب ارشاد،چقدر شاگرد داشتي ولي افسوس که چقدر تنها بودي.
مختصري از زندگانى حضرت امام صادق (ع)
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام رئيس مذهب جعفرى ( شيعه ) در روز 17ربيع الاول سال 83 هجرى چشم به جهان گشود .
پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه" دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر مىباشد.
کنيه آن حضرت : "ابو عبدالله" و لقبش "صادق" است . حضرت صادق تا سن 12 سالگى معاصر جد گراميش حضرت سجاد بود و مسلما تربيت اوليه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام (ع) از خرمن دانش جدش خوشهچينى کرده است .
پس از رحلت امام چهارم مدت 19 سال نيز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگى کرد و با اين ترتيب 31 سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر يک از آنان در زمان خويش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فيض کسب نور مىنمودند گذرانيد .
دوران قبل از امامت:
در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعاليتهاي پدر خويش در نشر معارف ديني و تربيت شاگردان وفا دار و با بصيرت بود. امام باقر در مناسبتهاي مختلف به امامت و ولايت فرزندش جعفر صادق تصريح فرموده و شيعيان را پس از خودش به پيروي از او فرا مي خواند. لذا احاديث، زيادي مبني بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.
امام صادق در سال 114 هجري قمري پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگي به امامت رسيد. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امويان که در سال 132 به عمر آن پايان داده شد و اوايل حکومت عباسيان.
عصر امام صادق (ع):
عصر امام صادق (ع) يکى از طوفانىترين ادوار تاريخ اسلام است که از يک سواغتشاشها و انقلابهاى پياپى گروههاى مختلف ، بويژه از طرف خونخواهان امام حسين (ع) رخ مىداد ، که انقلاب "ابو سلمه" در کوفه و "ابو مسلم" در خراسان و ايران از مهمترين آنها بوده است . و همين انقلاب سرانجام حکومت شوم بنى اميه را برانداخت و مردم را از يوغ ستم و بيدادشان رها ساخت . ليکن سرانجام بنى عباس با تردستى و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنى اميه به بنى عباس طوفانىترين و پر هرج و مرج ترين دورانى بود که زندگى امام صادق (ع) را فراگرفته بود .
و از ديگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ايدئولوژيها و عصر تضاد افکار فلسفى و کلامى مختلف بود ، که از برخورد ملتهاى اسلام با مردم کشورهاى فتح شده و نيز روابط مراکز اسلامى با دنياى خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نيز شور و هيجانى براى فهميدن و پژوهش پديد آورده بود .
خلق و خوى حضرت صادق (ع)
حضرت صادق (ع) مانند پدران بزرگوار خود در کليه صفات نيکو و سجاياى اخلاقى سرآمد روزگار بود . حضرت صادق (ع) داراى قلبى روشن به نور الهى و در احسان و انفاق به نيازمندان مانند اجداد خود بود . داراى حکمت و علم وسيع و نفوذ کلام و قدرت بيان بود .
با کمال تواضع و در عين حال با نهايت مناعت طبع کارهاى خود را شخصا انجام مىداد ، و در برابر آفتاب سوزان حجاز بيل به دست گرفته ، در مزرعه خود کشاورزى مىکرد و مىفرمود : اگر در اين حال پروردگار خود را ملاقات کنم خوشوقت خواهم بود ، زيرا به کد يمين و عرق جبين آذوقه و معيشت خود و خانوادهام را تأمين مىنمايم .
ابن خلکان مىنويسد : امام صادق (ع) يکى از ائمه دوازدهگانه مذهب اماميه و از سادات اهل بيت رسالت است . از اين جهت به وى صادق مىگفتند که هر چه مىگفت راست و درست بود و فضيلت او مشهورتر از آن است که گفته شود . مالک مىگويد : با حضرت صادق (ع) سفرى به حج رفتم ، چون شترش به محل احرام رسيد ، امام صادق ( ع ) حالش تغيير کرد ، نزديک بود از مرکب بيفتد و هر چه مىخواست لبيک بگويد ، صدا در گلويش گير مىکرد . به او گفتم : اى پسر پيغمبر ، ناچار بايد بگويى لبيک ، در جوابم فرمود : چگونه جسارت کنم و بگويم لبيک ، مىترسم خداوند در جوابم بگويد : لا لبيک ولا سعديک .
آثار امام صادق (ع):
غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقيم خود ايشان نيست و غالبا املاي امام (ع) يا بازنوشت بعدي مجالس ايشان است. بعضي از آثار نيز منصوب است و قطعي الصدور نيست.
1. از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشي (غير از نجاشي رجالي) است. نجاشي صاحب رجال معتقد است که تنها تصنيفي که امام به دست خود نوشته اند همين اثر است.
2. رساله اي که شيخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روايت کرده است شامل مباحث فقه و کلام .
3. کتاب معروف به توحيد مفضل، در مباحث خداشناسي و رد دهريه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفي است.
4. کتاب الاهليلجه که آن نيز روايت مفضل بن عمر است و همانند توحيد مفضل در خداشناسي و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.
5. مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضي از محققان شيعه از جمله مجلسي، صاحب وسايل (حرعاملي) و صاحب رياض العلما، صدور آن را از ناحيه حضرت رد کرده اند.
6. رساله اي از امام (ع) خطاب به اصحاب که کليني در اول روضه کافي به سندش از اسماعيل بن جابر ابي عبدالله نقل کرده است.
7. رساله اي در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است.
8. بعضي رسائل که جابربن حيان کوفي از امام (ع) نقل کرده است.
9. کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است.
10. چندين فقره از وصاياي حضرت خطاب به فرزندش امام موسي کاظم (ع) سفيان شوري، عبدالله بن جندب، ابي جعفر نعمان احول، عنوان بصري، که در حليه الاولياء و تحف العقول ثبت گرديده است.
احاديث گهربار منتخب از امام جعفر صادق (ع)
1. حَديثي حَديثُ ابى ، وَ حَديثُ ابى حَديثُ جَدى ، وَ حَديثُ جَدّىحَديثُ الْحُسَيْنِ، وَ حَديثُ الْحُسَيْنِ حَديثُ الْحَسَنِ، وَ حَديثُ الْحَسَنِحَديثُ اميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ حَديثُ اميرَالْمُؤْمِنينَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِصلّى اللّه عليه و آله و سلّم ، وَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِ قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ.(1)
ترجمه
فرمود: سخن و حديث من همانند سخن پدرم مى باشد، و سخن پدرم همچون سخن جدّم ، و سخن جدّم نيز مانند سخن حسين و نيز سخن او با سخن حسن يکى است و سخن حسن همانند سخن اميرالمؤمنين علىّ و کلام او از کلام رسول خدا مى باشد، که سخن رسول اللّه به نقل از سخنخداوند متعال خواهد بود.
2. قالَ عليه السلام : مَنْ حَفِظَ مِنْ شيعَتِنا ارْبَعينَ حَديثا بَعَثَهُ اللّهُيَوْمَ الْقيامَةِ عالِما فَقيها وَلَمْيُعَذِّبْهُ.(2)
ترجمه
فرمود: هرکس از شيعيان ما چهل حديث را حفظ کند و به آن ها عمل نمايد ،خداوند او را دانشمندى فقيه در قيامت محشور مى گرداند و عذاب نمىشود.
3. قالَ عليه السلام : قَضا حاجَةِالْمُؤْمِنِ افْضَلُ مِنْ الْفِ حَجَّةٍمُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِکِها، وَ عِتْقِ الْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ، وَ حِمْلانِالْفِ فَرَسٍ فى سَبيلِ اللّهِ بِسَرْجِها وَلَحْمِها.(3)
ترجمه
فرمود: برآوردن حوائج و نيازمندى هاى مؤ من از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادنهزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است.
4. قالَ عليه السلام : اوَّلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُالصَّلاةُ، فَإ نْ قُبِلَتْقُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إ ذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَيْهِ سائِرُعَمَلِهِ.(4)
ترجمه
فرمود: اوّلين محاسبه انسان در پيشگاه خداوند پيرامون نماز است ، پس اگر نمازش قبول شودبقيه عبادات و اعمالش نيز پذيرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
شهادت حضرت صادق عليه السلام:
پس از به قدرت رسيدن عباسيان، همانطور که آن حضرت پيش بيني کرده بود فشار بر شيعيان افزايش يافت و با روي کار آمدن منصور اين فشار به اوج خود رسيد. امام نيز از اين فشار ها مستثني نبود. اين دوران، يعني چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اوليه امامتشان، دوره سختي ها و انزواي دوبارة آن حضرت و حرکت تشيع بود. منصور شيعيان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود.
سرانجام کار به جايي رسيد که با تمام فشارها، منصور چاره اي نديد که امام صادق را که رهبر شيعيان بود از ميان بردارد و بنابراين توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگي در سال 148 هجري به شهادت رسيد و در قبرستان معروف بقيع در کنار مرقد پدر و جدّ خودش مدفون گرديد .
در زمينه فضايل و مکارم اخلاقي حضرت صادق روايات و وقايع بسيار زيادي نقل شده است. آن حضرت با رفتار کريمانه و خلق و خوي الهي خود بسياري از افراد را به راه صحيح هدايت فرمود، به گونه اي که پيروان ديگر مکاتب و اديان نيز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند.
"پى نوشتها"
-1جامع الاحاديث الشيعه : ج 1 ص 127 ح 102، بحارالا نوار: ج2، ص 178، ح 28.
2-امالى الصدوق : ص 253.
3-امالى الصدوق : ص 197.
4-وسائل الشيعه : ج 4 ص 34 ح 4442.
5-وسائل الشيعة : ج 8 ص 13.
م
آخرین خبر : در محضر بزرگان/ نگوييد هرچه دعا ميکنيم مستجاب نميشود
تاریخ انتشار: 95/05/06 11:38
تسنيم/ مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي مي فرمود: پيامبر خدا(ص) فرمود:
بخوانيد خدا را. يعني دعا کنيد. از خدا درخواست کنيد، با خدا حرف بزنيد. اُدعُو الله خدا را دعوت کنيد، خدا ما را دعوت کرده، ما هم خدا را دعوت کنيم وَ اَنتُم مُوقِنُون بِالاجابَهِ شما مومن هستيد و ايمان داريد به اجابت خدا. يعني خدا هم قبول کرده و به شما اجازه داده است که دعا کنيد. از او بخواهيد، دعوتش کنيد وَ اَنتُم مُوقِنُونَ بالاجابَهِ، دعايتان اجابت شده است که دعا ميکنيد. يعني اجابت قبل از دعاست. يک وقت نگوييد هرچه دعا مي کنيم مستجاب نميشود. اگر خدا نميخواست شما نميتوانستيد دعا کنيد. وقتي با حال دعا با خدا حرف ميزنيم، اين را خدا خواسته که نصيب ما شده است. اُدعُو الله و اَنتُم مُوقنونَ بالاجابهِ(مستدرک الوسائل جلد 5 صفحهي 191) يعني مومن به اجابت هستيد. قلب شما متوجه او شده است. بيجهت دستها را بالا نگرفتهايف خودش اول اجابت کرده است، بعد ما دعا کرديم.
از آن طرفش را هم ميگويد: اِعلَمُوا، باخبر باشيد، اَنَّ اللهَ لايَستَجيُب دُعاء مِن قلبهِ غافل. (مدرک قبلي) دلي که غافل باشد دعايش مستجاب نميشود، کلام را به خدا نميرساند. خيلي شل صحبت ميکند، قلبي که غافل است دعا نميکند. نميداند چه چيزي برايش خوب است، نميداند چه چيزي بخواهد، اصلاً به ندانستن هم نميرسد چون قلب غافل است و دل جاي ديگر است. بچّه که ميرود مدرسه، معلّم به او مي گويد بچه جان گوش بده که من چه ميگويم. بچه هم گوش ميدهد. بعد معلّم ميبيند که چشم بچه مرتب اين طرف و آن طرف را نگاه ميکند ببيند پدرش پشت پنجره نيامده است، به مدرسه نيامده است. معلّم ميگويد هوشت کجاست؟ گوشت را که آوردي هوش را هم بياور، هوشت بيرون مدرسه کار نکند. دو سه ماه که درس خواند معلّم ميگويد دلت کجاست؟ پس گوش بود و هوش بود و دل.
خداي مهربان هم وقتي دعا ميکنيم و ميگوييم خدايا اين را بده، آن را بده، ميفرمايد گوشت کجاست، يعني هوشت کجاست؟ حواس ممکن است جاي ديگري باشد. حالا هوش هم هست، اما دل اين طرف و آن طرف است. اين روايت ميگويد آن که دلش اين طرف و آن طرف است، دعايش بالا نميرود. گاهي دعا يک آسمان بيشتر بالا نميرود. گاهي دو آسمان و سه يا چهار آسمان و متوقف ميشود.
مثل يک جرثقيل که بايد درست کار گذاشته شود تا شيء را سالم به بالا برساند، دستگاه دل را هم بايد قشنگ درست کرد تا دعا به مقصد برسد. البته شما نميتوانيد اين کار را بکنيد، خدا اين کار را انجام ميدهد.
پس اول روبرويت را قشنگ خلوت کن. اگر بدهي به کسي داري بپرداز. اگر استغفار براي گناه داري استغفار کن، اول فکر کن. ببين اگر راه فرج ديگري داري، اگر کسي ديگري هست که کارت را انجام دهد سراغ او برو. امّا اگر ديدي هيچکس نيست، با ادب دستهايت را بالا بگير و از خداي خودت چيز بخواه.
کتاب طوباي محبّت جلد دوم– ص 96
مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابي
ديدار مادر شهيد پس از 30سال با فرزندش
تاریخ انتشار: 95/05/07 18:5
مشرق/ پيکر پاک شهيد خان علي نصيري بعد از ظهر امروز (پنجشنبه) پس از گذشت 30 سال فراق و دوري با احراز هويتش از طريق انجام آزمايشات DNA در آغوش مادرش آرام گرفت.
خداوندا ما را ببخش ! ما چقدر شرمنده ای چنین شهدایی و خانواده هایی هستیم مگر صبر مادر چقدر می تواند باشد که سی سال در انتظار بر گشت فرزندش بشیند کسانی هستند در طول سالها به عیش و نوش مشغول شدند و خجالت نمی کشند دنبال حقوقهای نجومی بودند مادر و چه بسا مادرانی و پدرانی شبها و روزها بی حقوقی و بی خوابی کشیدند در عین حال در انتظار فرزند عزیزشان نشستند درود بی پایان بر شما و شهیدانتان باد و نفرین خدا بر کسانی که شماها را فراموش کردند.
آخرین خبر : عکسي از رهبر انقلاب در دوره نقاهت پس از ترور
تاریخ انتشار: 95/05/07 13:41
تصويري از دهه ۶۰ ايشان منتشر کرد که آيتالله خامنهاي در دوره نقاهت پس از ترور به سر می برد
آخرین خبر : سخن بزرگان/ وقتي آيتالله بهجت به شاهزادههاي سعودي انتقاد مي کند!
تاریخ انتشار: 95/05/07 11:45
مشرق/ مرحوم حضرت آيت الله العظمي بهجت مي فرمود:
وقتي حکومت در دست خوارج و اينها باشد، فعلي الاسلام السلام ؛ (با اسلام بايد خداحافظي کرد!)؛ زيرا هدم قبور و مساجد براي اين ها مانند آب خوردن سهل و آسان است. هنگامي که جداً اينها سر کار آمد، استار کعبه را به دست گرفت و ندا سر داد:
لا اله الا الله، وحده وحده، أنجز وعده، و نصر عبده، و أعز جنده
معبودي جز خداوند نيست، هم او که يگانه ي يگانه ي يگانه است، به وعده اش وفا نمود و بنده اش را ياري کرد، و لشکرش را سرافراز گرداند...
لذا در ميان مردم تبليغ شد که او مي خواهد توحيد محض را پياده کند، ولي بعد اشياي قيمتي حرمين را سرقت نمود و شايد هشت سال دولت عثماني او را به اسلامبول برد و دور شهرها گرداند و آنها را در... مصرف کرد.
سيد محسن امين (رحمة الله عليه) فهرست اشياي مسروقه را با قيمتش نوشته است، و در مورد بعضي از جواهرات قيمتي مسروقه نوشته که برايش نمي توان قيمت تعيين کرد!
آري! درآمد و ثروت ملک و مملکت را که بايد در مصالح مسلمانان صرف شود، شاهزاده ها در آمريکا و اروپا مصرف مي کنند! حتي درباره ي بقيع هم گفته اند: موقوفه است و بايد در مصالح اسلام به معبر و طريق عام تبديل گردد. فدک را هم براي مصالح اسلام از دست حضرت امير و حضرت زهرا (عليهماالسلام) گرفتند و غصب کردند! لابد وقتي معاويه آن را يک جا و دربست به مروان بخشيد آن هم حتما براي مصلحت اسلام بوده است! آري، به گفته ي عامه مجتهد بودند و اگر احياناً خطا هم کردند مأجورند! در هر حال، با اين که آن حاکم دو چيز نفيس و قيمتي از نفايس حرم را به عنوان هديه براي سلطان عثماني برد، ولي فايده نکرد و ثابت شد که اينها مفسد و ظالمند.
کتاب در محضر حضرت آيت ا.... العظمي بهجت – ص 99
محمد حسين رخشاد
آخرین خبر : ناگفتههايي از بمباران «قرارگاه منافقين»
تاریخ انتشار: 95/05/06 8:1
فارس/ جنگ پايان يافت اما 3 سال بعد، بنا بر دستور ابلاغي به نيروي هوايي ارتش، جنگندههاي F-4 و F-5 بار ديگر به سمت عراق به پرواز درآمدند؛ هدف آنها بمباران پادگان اشرف (قرارگاه منافقين) بود.
در نخستين روزهاي مرداد 67 و تنها چند روز پس از پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران، ارتش بعث حملات جديدي را براي تصرف بخش هايي از خاک ايران آغاز کرد تا با تصرف بخش هايي از خاک ايران، دست بالا را در مذاکرات آينده داشته باشد. همزمان با اين حملات که منجر به بسيج همگاني مردم ايران براي مقابله با عراق شد، اتفاق ديگري نيز در حال رخ دادن بود.
حدود 6هزار نفر از منافقيني که در روياي خود، خواب فتح تهران را مي ديدند، با تشکيل ستون نظامي به سمت کرمانشاه حرکت کردند تا ظرف 3 روز پايتخت ايران را تصرف کنند؛ غافل از اينکه در کرمانشاه، کمين مرگباري براي آنها تدارک ديده شده بود.
«عمليات مرصاد» يکي از درخشان ترين رخدادهاي دفاع مقدس است که بررسي وجوه مختلف آن نيازمند گفتاري طولاني است چرا که موقعيت جغرافيايي، عملياتي و تاريخياش آن با همه تجربيات در طول جنگ 8ساله متفاوت بود؛ پذيرش قطعنامه 598 از يک سو و بسيج مردمي در حداقل زمان و شرايطي که هيچ يک از دشمنان تصوري از آن نداشتند، از سوي ديگر دو روي کاملا متفاوتي اي است که در بررسي اين برهه از تاريخ با آن رو به رو هستيم.
يگانهاي بسياري از سپاه و ارتش در جريان مقابله با هجوم منافقين در اين مقطع حاضر بودند ولي در اين نوشتار اشارهاي خواهيم داشت به نقش ارتش جمهوري اسلامي ايران و خصوصا نيروي هوايي با استناد به اسناد منتشر شده و خاطرات شرکت کنندگان حاضر در اين رويارويي ماندگار.
* کمينگاه عقاب
براي بررسي عمليات مرصاد به زمان پيش از وقوع اين عمليات بازميگرديم،برههاي در ميانه دهه 60 که ديکتاتور عراق، بزرگترين هديه خود را به گروهک منافقين تقديم مي کند: «پادگان اشرف»
اين پادگان -در موقعيت شمالي شهر بغداد- که در اصل متعلق به نيروهاي گارد رياست جمهوري عراق و به عنوان يک مرکز نظامي مجهز طبقه بندي ميشد، از نظر موقعيت منطقهاي در وضعيت ممتازي قرار داشت و با توجه به وسعت زياد و همچنين وجود امکانات مختلف اعم از زاغههاي مهمات، فرودگاه و مراکز حياتي، بزرگترين پاداشي بود که مسعود رجوي آن را در سال 65 از صدام حسين دريافت کرد.
پس از اهداي اين پادگان به منافقين، برقراري خط تامين نيازهاي مالي و لجستيکي توسط رژيم بعث با شدت بيشتري اجرا و اين بار فرماندهان ارشد اين گروه تروريستي در موقعيتي به مراتب بهتر و نزديکتر به خاک کشورمان عمليات هاي مختلف خرابکارانه را طراحي و اجرا ميکردند؛ از جمله آن ميتوان به شنود مکالمات فرماندهان ايراني در جبهه عملياتي غرب و همچنين ترورهاي کور در برخي استانهاي همجوار عراق اشاره کرد.
اگرچه مقامات نظامي و امنيتي کشورمان ازهمان ابتداي استقرار منافقين در اشرف، از طرق مختلف مانند حضور يگانهاي پيشرو اطلاعاتي در خاک عراق و بهره گيري از هواپيماهاي شناسايي/ عکسبرداري نهاجا، اشراف کامل اطلاعاتي بر آن داشتند اما به دليل استقرار اين پادگان در عمق خاک عراق، دسترسي و نبرد زميني -در آن زمان- ممکن نبود و تصميم بر اين شد تا اولين ضربه به لانه مارها، به اشباح نيروي هوايي سپرده شود.
نخستين حمله به اين مقر در سال 1366 رخ داد که طي آن، 2 فروند جنگنده بمب افکن F-4 (فانتوم) با پرواز از پايگاه سوم شکاري همدان -يکي به خلباني اصغر سپيد موي آذر و ديگر به خلباني سيد رضا پرديس- محل تجمع ساليانه فرماندهان اين گروه را مورد هجوم قرار دادند که از اين رهگذر آسيبهاي فراواني به اين مکان وارد شد.
پس از اين اتفاق، باز هم سلسله طرحهاي مختلف هوايي مورد توجه فرماندهان جنگ قرار گرفت اما گويا اين تقابلات طولانيتر از آني بود که احساس ميشد.
تصور خام دشمن که پذيرش قطعنامه از سوي ايران را به حساب «ضعف و ناتواني نيروهاي مسلح و نيز آسيبهاي اقتصادي و تنهايي در جامعه جهاني» ميگذاشت منجر به جوشش دوباره تفکرات ديوانهوار 8 سال پيش نزد صدام شد که «روياي تصرف حداقل بخشي از خاک ايران» -جهت داشتن دست برتر در مذاکرات را در ذهن ميپروراند. با اين تفاوت که اين بار علاوه بر حضور نيروهاي عراقي،بازيگران اصلي ميدان مزدوراني بودند که تنها نام ايراني را يدک ميکشيدند.
براي اجراي اين طرح، مقدمات بسياري تهيه شد که نخستين اقدام، تجهيز گروهک منافقين به سامانههاي مختلف زرهي، مکانيزه و لجستيکي بود، آنچنان که در خاطرات و نوشتههاي به جا مانده از آنان و تصاوير بقاياي متلاشي شده ميتوان به حضور ادوات مختلف اعم از تانک، نفربر، موشک هاي دوش پرتاب، سامانههاي ضدهوايي و... دست يافت که نشان از اهميت بالاي اين نبرد براي رژيم بعث داشت.
بهرهبرداري مناسب از عناصر اطلاعاتي جهت تشخيص مسير عمليات و تعيين راهبردهاي دقيق نبرد، توسط مراکز مهم مرتبط با آن در رژيم بعث عراق صورت پذيرفت و اسناد به طور کامل تحويل مقامات ارشد منافقين شد تا در تشخيص آنچه براي نفوذ به خاک ايران لازم است، مشکلي نداشته باشند.
نهايتا آنچه از همه با اهميتتر جلوه ميکرد حضور مستقيم عراق طي عمليات فروغ جاويدان منافقان بود که از جمله آن مي توان به بمباران پايگاه هاي هوايي و مراکز تجمع نيروي هاي زميني اشاره کرد که اگر بخواهيم در آن دقيقتر شويم، به گزينههاي ذيل خواهيم رسيد:
1- بمباران پايگاههاي هوايي غرب کشور ازجمله پايگاههاي دوم شکاري تبريز، سوم شکاري همدان و چهارم شکاري دزفول جهت ايجاد فشار و از بين بردن توان رزمي پشتيباني کشورمان که همواره به عنوان يک سايه خطرناک بر رژيم بعثي عراق موجب عقيم ماندن عملياتهاي آنان شده و ضربه شصت محکم از آن جانب را همواره احساس کردهاند.
به اين منظور با توجه به عدم وجود مهمات سنگين در زرادخانه تسليحاتي نيروي هوايي بعثي جهت آسيب به آشيانههاي بتوني هواپيماها، با بهرهگيري از بمبهاي تازه تحويل خوشهاي فرانسوي و جنگندههاي ميراژ F-1، عملا هر 3 پايگاه را مورد آماج حملات خود قرار دادند که از اين رهگذر با پخش شدن ريز مهمات که ميتوانست در بازه زماني تعيين شده منفجر شود و به بخشهاي مختلف نفوذ کنند، اختلال در عملياتها ايجاد شد. اما اقدامات شجاعانه پرسنل مختلف از جمله خلبانان، تيمهاي فني و گروههاي چک و خنثي در کمترين زمان، ورق را برگرداند و پروازها مجددا برقرار شد. بار ديگر بايد يادآوري کنيم که اين اقدامات زماني رخ داد که کشورمان قطعنامه 598 را پذيرفته و آن را به معناي پايان جنگ تلقي ميکرد اما همچنان در آمادگي جهت مقابله به مثل قرار داشت.
2- هدف قرار دادن مراکز پدافندي از جمله سايت راداري «سوباشي» همدان که طي 8 سال جنگ تحميلي، همواره مورد هجوم بي امان در جهت کور کردن چشمان بيدار پدافند قرار ميگرفت اما هر بار با شکست مواجه ميشد که عاقبت در شرايطي که عملا جنگ به پايان رسيده بود، اين مرکز با بهرهگيري عراق از هواپيماهاي روسي سوخو 22 و موشکهاي ضد رادار پس از چند موج حمله ناکام، مورد اصابت قرار گرفت و بيش از 20 تن از بهترينهاي پدافند نيز به شهادت رسيدند تا با اين کار ديد عملياتي ايران به منطقه غرب کم شده و حضور جنگندههاي عراقي در نقش پشتيبان راحتتر شود غافل آنکه در حداقل زمان ممکن رادار ADS-4 حاضر در منطقه به شرايط عملياتي بازگشت.
3- بمباران خطوط نيروهاي مدافع کشورمان و همچنين شهرهاي مرزي با بهرهگيري از مهمات شيميايي پيش از آغاز درگيري با هدف عقب زدن يا حداقل ايجاد اختلال در فعاليت آنان.
در سايه اين سنگ تمام ارتش صدام بود که منافقين در زمان تعيين شده از مرزهاي غربي کشور و شهر قصر شيرين که توسط عراق تخليه شده بود به داخل خاک ايران نفوذ کرده و صف طولاني تجهيزات زرهي آنان با هدف تصرف تهران، يک به يک روستاهاي مرزي را پشت سر گذاشت و جنايتهاي وحشيانهاي را رقم زد.
حضور منافقين در شهرستانهاي اسلام آباد، گيلانغرب و سرپل ذهاب که منجر به تصرف بخشي از اين شهرها شد و ارتش سازمان مجاهدين را مصمم به نفوذ هرچه سريعتر ساخت تا آنجا که شهر کرمانشاه نيز در معرض تهديد قرار گرفت.
در اين ميان نيروهاي مردمي و نظامي اعم از ارتش و سپاه مقاومت جانانهاي به خرج داده و عاقبت توانستند از پيشروي آنها تا حدي جلوگيري کنند.
نهايتا طي عمليات مرصاد که با رمز «يا عليبنابيطالب (ع)» و به فرماندهي سپهبد شهيد صياد شيرازي در تاريخ 5 مرداد 1367 آغاز شده بود، تيپ 55 هوابرد، 45 تکاور و لشکر 81 زرهي کرمانشاه از نيروي زميني ارتش و يگانهايي از قرارگاه رمضان سپاه شامل لشکرهاي 31 عاشورا، 33 المهدي (عج)، 57 ابوالفضل العباس (ع)، 27 محمد رسول الله (ص) و لشکرهاي 6 و 155 ويژه با پشتيباني 45 فروند بالگرد هوانيروز که طي 425 ساعت پرواز، 388 مجروح را تخليه و 3360 رزمنده را منتقل کرده بودند با نيروي هاي منافقين در جاده کرمانشاه-اسلام آباد درگير شدند.
در اين ميان با وارد عمل شدن يگانهاي پروازي پايگاه يکم هوانيروز کرمانشاه، درگيري شرايط جديدتري را پيدا کرد. در حالي که بر روي زمين، يگانهايي از نيروي زميني ارتش و سپاه به همراه جان برکفان مردمي، شجاعانه در حال نبرد بودند، بالگردهاي بل 209 (کبرا) وارد عمل شده و صف زرهي را با هدف قرار دادن ابتدا و انتهاي آن به دام انداخته و حماسهاي بزرگ خلق کردند.
پشتيباني لجستيکي با بهرهگيري از بالگردهاي بل 214 و بل 205 جهت هليبرن نيروهاي تيپ هوابرد و تکاور به پشت خط منافقين، حمل تجهيزات و ادوات جهت واکنش سريع و تخليه مجروحين و شهدا از يک سو و عمليات شناسايي و هدايت آتش توپخانه توسط بالگردهاي بل 206 نيز در در جريان بود.
عمليات بزرگ مرصاد بُعد ديگري هم داشت و آن حضور نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بود. به اين منظور و پس از پاکسازي مناطق بمباران شده پايگاه هوايي همدان، نخست عمليات از اين مبدا به سمت منطقه درگيري انجام شد که طي آن جنگنده بمب افکنهاي F-4 فانتوم با بهرهگيري از مهمات مختلف، ستون زرهي منافقين را در شرايطي که پرچمهاي ايران را با خود داشته و شناسايي را سخت مينمودند، بمباران کردند.
جنگنده بمب افکن هاي F-4E فانتوم و نسخه شناسايي با نام RF-4E در حال اجراي سوخت گيري هوايي طي هشت سال جنگ تحميلي
بمبارانها بيوقفه صورت پذيرفت و از ديگر مراکز عملياتي نهاجا ازجمله پايگاههاي دوم شکاري تبريز، چهارم شکاري دزفول، پنجم شکاري اميديه و هفتم شکاري شيراز نيز جنگنده بمبافکنهاي F-5 تايگر نيز به صورت مستقيم يا مامور به پايگاه ديگر حضور داشتند که از رهگذر آن نيز صدمات شديدي به منافقين وارد شد.
جنگندههاي رهگير F-14 تامکت نيز از مبدا پايگاه هشتم شکاري اصفهان جهت پوشش هوايي و جلوگيري از نفوذ جنگندههاي عراقي در کنار سايتهاي موشکي زمين به هواي «هاوک» وارد عمل شدند که از اين رهگذر يکي از شاهکارهاي تاريخ جنگ يعني هدف قرار گرفتن جنگنده پيشرفته MiG-29 فالکروم عراقي توسط «خلبان عادلي» و با بهره گيري از موشک سجيل پرتابي از تامکت صورت پذيرفت که نقطه عطف درگيريهاي هوايي در اين عمليات به حساب ميآيد.
پايگاه يکم مهرآباد تهران نيز در نقش انتقال ملزومات و لجستيک جبهههاي نبرد فعال بود تا از اين لحاظ خللي در عمليات رخ ندهد، اين حضور قدرتمندانه نهاجا در برههاي که شرق و غرب اعتقاد به زمينگيري عموم ناوگان يا حداقل بيفايده بودن آن داشتند، نشان از آن داشت که متخصصان کشورمان در راه دفاع از ايران هيچ حدي را نميشناسند.
نهايتاً پس از 7 ساعت درگيري شديد بين نيروهاي مسلح کشورمان و منافقين عاقبت با انهدام صف زرهي طولاني آنان و به دام افتادن در تنگه چهارزبر، ارکان آنان از هم پاشيد؛ بيش از 4000 نفر از آنان کشته و زخمي و تنها تعداد اندکي موفق به فرار شدند تا روايت گر اين شکست مفتضحانه باشند، ضمن آنکه پس از اين عمليات بزرگ که با فرماندهي مقتدرانه ارتش به پيروزي نشست، محل درگيري به اسم «تنگه مرصاد» تغيير نام پيدا کرد اما تقابل با منافقان و نقش نيروي هوايي همچنان ادامه داشت.
* پنجه شاهين
جنگ پايان يافت اما 3 سال پس از آن، يعني در سال 1370 بنا بر تصميم مقامات سياسي و نظامي جمهوري اسلامي، دستور حمله به مقر منافقين در اردوگاه اشرف صادر شد. («در غربت جنگيديم» خاطرات سرتيپ خلبان رضا پرديس فرمانده اسبق نيروي هوايي ارتش)
عمليات هوايي نهاجا و متعاقب آن حمله موشکي که بعدها توسط نيروي هوايي سپاه صورت گرفت، يکي از افتخارات درخشان نيروهاي مسلح کشورمان در مقابله با اين گروهک تروريستي است که شايد چندان در طول اين سالها به آن پرداخته نشده است.
اين طرحها در زماني اجرا شد که عراق به واسطه جنگ اول خليج فارس در سال 1991 ميلادي، تحت نظارت شديد ائتلاف بينالمللي به رهبري ايالات متحده قرار داشت و عملا اجراي هر يک از اين عملياتها نياز به برنامه ريزيهايي به مراتب خاص داشت تا از ايجاد مشکلات موازي جلوگيري به عمل آيد.
با ابلاغ دستور توسط شهيد والامقام منصور ستاري فرمانده وقت نيروي هوايي ارتش، طرح حمله به کمپ اشرف برنامهريزي شد چرا که اين گروه پس از شکست در عمليات مرصاد همچنان به عملياتهاي خرابکارانه در منطقه غرب کشور ادامه ميدادند و نياز بود به اقدامات آنان پاسخي قاطع داده شود.
به همين منظور طي دستورالعمل عملياتي، بنا شد تا 9 فروند جنگنده بمب افکن F-4E فانتوم از پايگاه سوم شکاري همدان و 9 فروند جنگنده بمب افکن F-5E تايگر از پايگاه چهارم شکاري دزفول به صورت دستههاي 3 فروندي و با فاصله زماني 5 دقيقه محل اردوگاه اشرف را مورد آماج بمبهاي خود قرار دهند.
رهبري دسته پروازي نخست فانتومها به عهده «خلبان باهري»، دسته دوم «خلبان پرديس» و دسته سوم «خلبان اميني» گذاشته ميشود که همراه با تايگرهاي دزفول در تاريخ 16 فروردين 1370 آماده اجراي عمليات ميشوند.
مطابق اين طرح، به فاصله 5 دقيقه به 5 دقيقه، ابتدا فانتوم ها و پس از آن تايگرها به هوا برخاسته و پس از دستيابي به هدف، نقاط مورد نظر اعم از زاغههاي مهمات، مراکز لجستيکي، ستاد فرماندهي، پستها و ايستگاههاي راديويي و... يک به يک مورد هدف قرار گرفته و منهدم ميشود.
در اين ميان يک فروند از هواپيماهاي فانتوم در آتش پدافند بعثي گرفتار شده و خلبانان آن (قاسم محمداميني و ارسلان شريفي) مجبور به خروج از هواپيما مي شوند. اين 2 خلبان که به اسارت دشمن درآمده بودند، 5 سال بعد به همراه ساير آزادگان به کشور بازگشتند.
اين عمليات مهم و راهبردي که اخبار آن به سرعت در مراکز مهم خبري دنيا بازتاب پيدا کرد، آنچنان موفقيتآميز بود که تا مدتها شيرازه فعاليتهاي اساسي اين اردوگاه را از هم پاشيد، ضمن آنکه حضور گسترده 18 فروندي جنگنده بمبافکنهاي نيروي هوايي کشورمان در عمق خاک عراق، با بهرهگيري از پوششهاي طبيعي کوهستاني بدون کوچکترين شناسايي و همچنين مکالمه راديويي و بهرهگيري از زبدهترين خلبانان کشور که توانايي دستيابي به هر هدفي را در سختترين شرايط داشتند، نشان از آن داشت که توان پاسخ گويي ايران به هر تهديدي -حتي در وراي مرزها- محدود به زمان خاصي نخواهد بود.
* هر کجا لازم باشد ميآييم
بمباران سال 1370 تاثيرات ويرانگري بر فعاليتهاي اردوگاه اشرف داشت اما بازهم مقامات جمهوري اسلامي در خصوص پاسخ به برخي از فعاليتهاي خرابکارانه اين گروه، نيروي هوايي را مامور به طرحي جديد کردند و اين دفعه نيز طبق دستور فرمانده وقت نيروي هوايي (شهيد منصور ستاري) طرحريزي صورت گرفته و پايگاه هوايي تبريز آماده اجراي عمليات شد.
«خلبان بالازاده» فرماندهي اين عمليات را بر عهده گرفت؛ عملياتي که طي آن قرار بود 4 فروند جنگنده بمب افکن F-5E تايگر به همراه يک فروند جنگنده دوکابين F-5F در نقش رهبر در تاريخ 18 آبان ماه 1373 به سمت هدف رهسپار شوند. («آسمان مال من بود» خاطرات سرهنگ خلبان صمد بالازاده)
اين عمليات نسبت به نمونه مشابه خود در سالهاي قبل تفاوتي شگرفت داشت و آن هم حضور در منطقهاي بود که اين بار تحت عنوان ناحيه پرواز ممنوع توسط نيروهاي ائتلاف بينالمللي به شدت محافظت ميشد.
با شکست حکومت بعث در جنگ اول خليج فارس، کشورهاي درگير در جنگ، 2 منطقه پرواز ممنوع را در شمال و جنوب عراق تعيين کردند که هر هواپيماي حاضر در آن به جهت اجراي عمليات در صورت عدم هماهنگي هدف قرار ميگرفت، لذا موقعيت هدف در بالاي مدار 32 درجه که به عنوان ناحيه پرواز ممنوع شمال عراق در نظر گرفته ميشد، حساسيت عمليات را بيش از پيش ميکرد. به همين دليل، رهبري دقيق دسته پروازي، اهميت فراواني داشت.
با عنايت به توان پروازي دسته مذکور که در آن بهترينهاي نهاجا حضور داشتند، علاوه بر سکوت کامل راديويي و عدم شناسايي توسط رادارهاي ائتلاف، محل مورد نظر به دقت کشف و سپس بمباران شد که از رهگذر آن آسيب فراواني به آن وارد گرديد، ضمن آنکه پس اجراي عمليات، بنا بر آنچه در خاطرات خلبان بالازاده آمده است، 30 فروند از جنگندههاي ايالات متحده جهت رهگيري هواپيماهاي ايراني از پايگاه هوايي اينجرليک ترکيه و همچنين پايگاهي در شمال عراق به پرواز در ميآيند که البته راه به جايي نبرده و دسته پروازي تبريز به سلامت به پايگاه خود باز ميگردد.
با نام خداوند متعال و با استعانت از الطاف الهی این وبلاگ را با عنوان زنده باد ولایت آغاز می کنیم که به نوعی ادامه وبلاگ یاشاسین ولایت می باشد متاسفانه علت توقف وبلاگ یاشاسین ولایت این است که هم رمز عبور را فراموش کردیم و هم ایمیل را که موفق نشدیم ادامه دهیم که البته در صورت راهنمایی دست اندرکاران عزیز سایت آوابلاگ شاید امیدی برای ادامه آن وبلاگ دوست داشتنی شد با این حال تصمیم گرفتم در ادامه وبلاگ یاشاسین ، وبلاگ زنده باد ولایت را شروع و ادامه دهم که امید است مثمر ثمر واقع شودو به استحضار عزیزان می رساند این وبلاگ با توجه به استقبال شما بازدیدکنندگان محترم و عزیز فعالیتهای خود را در زمینه های مختلف کسترش داده و همکاری شما عزیزان را می طلبد ومشتمل بر اخبار ، داستان ، خاطرات ، احادیث و روایات ، سلامتی ، ورزشی ، علمی ، تصاویر بسیار زیبا و ... می باشد و در حالت کلی سعی می شود وبلاگی متنوع و معنوی و مذهبی به همراه مطالب شاد و مردم پسند ارائه گرددو توصیه می گردد از پست های گذشته هم دیدن فرماییدو شکر خدا در اندک مدتی که شروع شده ،پیشرفت خوبی داشته و امیدواریم روزبروز بر تعداد بازدید کنندگان اضافه گردد و مایه تشویق ما شود و حتما سعی کنید با ارائه نظرات ، این حقیر را مساعدت فرمایید و در ضمن تابلوی این پست هر چند وقت به مقتضیات مناسبت ها تعویض می گردد و از آنجایی که شما بازدید کنندگان مثل گل هستید سعی می کنیم اکثرا در این پست گل در معرض دید شما عزیزان قرار دهیم . برادران و خواهران خوبم در این سایت آخرین خبرها بصورت آنی و فوری به طریق هوشمند در حاشیه های سایت به سمع شما عزیزان میرسد و در ضمن می توانید آخرین قیمت سکه و طلا و دلار و غیره را به روز دریافت کنید و آخرین جداول ورزشی را نیز چه در سطح جهانی و چه کشور عزیزمان ایران از طریق این سایت با خبر شوید که در حاشیه های سایت قابل دیدن می باشد و این سایت با داشتن ده ها هزار نفر بازدید کننده در خدمت شما عزیزان می باشد التماس دعا مدیر سایت