قدرت شبکههاي اجتماعي در ماجراي بازداشت تتلو
تاریخ انتشار: 95/06/07 10:47
وقايع اتفاقيه/ مدتهاست که شبکههاي اجتماعي مجازي، تنها به انعکاس پديدههاي اجتماعي نميپردازند بلکه خودشان پديدههايي خلق ميکنند که پايشان را به دنياي واقعي ميگذارند و خيليها را بيرون فضاي مجازي وادار به واکنش ميکنند. اتفاقاتي که اين روزها افتاده، نشان ميدهد يکي از اين پديدهها که انگار براي خودش ژانري شده، «تتلو» يا همان اميرحسين مقصودلو است
وقايع اتفاقيه/ مدتهاست که شبکههاي اجتماعي مجازي، تنها به انعکاس پديدههاي اجتماعي نميپردازند بلکه خودشان پديدههايي خلق ميکنند که پايشان را به دنياي واقعي ميگذارند و خيليها را بيرون فضاي مجازي وادار به واکنش ميکنند. اتفاقاتي که اين روزها افتاده، نشان ميدهد يکي از اين پديدهها که انگار براي خودش ژانري شده، «تتلو» يا همان اميرحسين مقصودلو است.
از خوانندگان نسل اول موسيقي رپ در ايران که خيلي زود توانست با ارائه خاصي از موسيقي، نامي براي خودش دستوپا کند. او در ابتدا با همراهي «حسين تهي» در قالب گروهي به نام «T&T» و در سبک «R&B»، فعاليت زيرزميني خود را آغاز کرد و بهمرور فعاليتهايشان مورد توجه قرار گرفت و پس از چند سفر خارج از کشور، هر کدام از اين دو چهره، فعاليتهاي انفرادي خود را آغاز کردند.
«تهي» چندسال بعد از ايران رفت؛ ولي تتلو همچنان ماند و فعاليتهاي زيرزميني خود را آغاز کرد. سالهاي ابتدايي آغاز به کارش، چندان پرحاشيه نبود و فعاليتهايش را تنها بهصورت ويدئوکليپ و تکقطعه دنبال ميکرد؛ اما بهمحض همهگيري شبکههاي اجتماعي، در فيسبوک و اينستاگرام فعاليتش را آغاز کرد و حالا حاشيهها بهشکل ميلههاي زندان او را در بر گرفتهاند.
چند روز پيش «تتلو» دستگير شد و برخي رسانهها دليل دستگيري او را توهين به دادستان پروندهاش، با انتشار فايلي صوتي اعلام کردند اما هنوز هيچچيز از منابع رسمي درز پيدا نکرده است. از روز دستگيري او تا حالا بارها و بارها به حاشيههاي چندوقت گذشتهاش پرداخته شده است اما به ماجراي «تتلو»، ميتوان از زاويهاي ديگر هم نگاه کرد. اينکه شبکههاي اجتماعي چه ظرفيتي ميتوانند در اختيار افراد قرار دهند و اين ظرفيتها در جامعه امروز ما چقدر ناديده گرفته شده است.
وقتي همين مورد عجيب «تتلو» را بررسي کنيم، ميبينيم اگرچه بسياري او را مسخره ميکنند يا جدياش نميگيرند اما هوشمندياش در شناخت پتانسيل شبکههاي اجتماعي از خيليها بيشتر بوده است. تتلو که بعد از آزادياش از زندان در تاريخ 14 آذر 92 چهره جديدي از خودش نشان ميداد، به يکباره وقتي در راهروهاي دادگاه ايستاد از هوادارنش مايه گذاشت و فرياد زد: «نميتوانيد هرکاري ميخواهيد با من بکنيد؛ من ميليونها هوادار دارم.»
شايد با شنيدن اين حرفها لبخند بزنيد اما بد نيست بدانيد که حسابکردن او روي هوادارانش چندان هم عجيب نيست. نشانهاش هم حضور دهها نفر از تتليتيها در مقابل دادگاه، درحالي که وثيقه بهدست داشتهاند؛ حتي شنيدههايي هم وجود دارد که ميگويد آنها با برخورد پليس هم حاضر نشدهاند محل تجمعشان را ترک کنند. از آن طرف، شکلگيري هشتگ «تتلو را آزاد کنيد» و ترند شدن اين هشتگ، نشان ميدهد که بالاخره يک جايي بايد دست از مقاومت برداشت و قبول کرد که تتلو طرفداراني دارد. طرفداراني که باوجود ادعاي خيليها نه فِيک هستند و نه منفعل، چرا که هرکدام از پستهاي او در شبکههاي مختلف اجتماعي، هزاران لايک و کامنت دريافت ميکند.
بهعنوان مثال، وقتي تتلو از «لشکر تتليتيها» ميخواهد هواداريشان را نشان بدهند، چهارهزار نفر در اينستاگرام و 40هزار نفر در فيسبوک، به فرمانش «بغ بغو» ميکنند. البته وقتي به محتواي حرفهايي که درباره تتلو در فضاهاي مختلف زده ميشود، نگاه کنيم ميبينيم که او همانقدر که هوادار دارد، منتقد هم دارد؛ منتقداني که خيليهايشان ترجيح ميدهند با مسخرهکردن و تبديلکردن او به سوژهاي براي خنده، نقدشان را نشان بدهند؛ مثلا وقتي او اعلام کرد که بهدليل بيتوجهي تيم فوتبال پرسپوليس، ميخواهد از اين به بعد استقلالي باشد، ساعتهاي زيادي فضاي توئيترهاي فارسي به او اختصاص داشت و وقتي هم که دستگير شد، همين اتفاق با شدت بيشتري رخ داد؛ بنابراين نميتوان اهميتي که افکار عمومي براي اين مورد عجيب قائل است را ناديده گرفت، اما «تتلو» اين سطح از اهميت را چطور بهدستآورده است؟ خيليها ميگويند نه هنر تتلو، بلکه توانايي استفادهاش از شبکههاي مجازي، رمز موفقيت او براي قرارگيري در سطح اول توجهات است. حسين قديمي، استاد ارتباطات که چندسالي است به فضاهاي مجازي توجه ويژهاي دارد، يکي از اين افراد است.
او ميگويد: «الان فضاهايي مانند اينستاگرام، توئيتر و... پر از سلبريتيهايي هستند که اصلا در دنياي واقعي هيچ نام و نشاني ندارند؛ يعني حتي مانند اميرحسين مقصودلو، خواننده هم نيستند بلکه صرفا دنياي مجازي را خوب بلدند و ميدانند براي ديدهشدن در اين فضا بايد چهکار کنند. همين حالا مثلا يک بچه سهساله يکي از سلبريتيهاي دنياي مجازي است. دختربچهاي از هر نظر عادي اما با مادري که براي حضور بچهاي در اين شبکهها برنامه دارد. حالا شما نگاه کنيد به «تتلو» که در دنياي واقعي هم فعاليت دارد و موزيک هم توليد ميکند.»
تتلو کي ميخوابيد؟
وقتي به پستهاي تتلو نگاه کنيم، ميبينيم که هرکدام از آنها در دستهاي خاص قرار ميگيرند. مثلا او در ساعتهاي مشخصي از شبانهروز، حتما در صفحات شخصياش پيغام ميگذاشت مانند ساعت هفت، هشت، ده که هر سهتاي آنها شماره پيراهنهايي بود که دوست داشت در تيمهاي مورد علاقهاش با پوشيدن آنها بازي کند. البته تتلو در ساعتهاي ديگر هم به امر شريف پستگذاري مشغول بود؛ مثلا دو صبح، هفت صبح همان روز، سه بعد از ظهر همان روز و... اين اتفاق باعث ميشد که همان موقع، خيليها بگويند پس تتلو چه ساعتي ميخوابد؟
البته تمام پستها هم در هر ساعتي که روي شبکه قرار گرفته بودند با استقبال عموم مواجه ميشدند و چندينهزار لايک و کامنت ميگرفتند. قديمي هم حضور دائم و فعالانه درشبکههاي اجتماعي را از عوامل وفاداري هوادارانش به او ميداند و ميگويد: «ممکن است يک بازيگر بهواسطه بازي در فيلم و سريال محبوب شود اما وقتي بيايد در شبکههاي اجتماعي بدون واسطه با مردم ارتباط بگيرد و آنها را در جريان زندگي واقعياش قرار دهد، نوع هواداري از او متفاوت خواهد بود. الان نوجوانان و جوانان که از اصليترين هواداران فردي مانند تتلو هستند، ساعتهاي زيادي را در شبکههاي اجتماعي ميگذرانند و وقتي در همين ساعتها دائم در جريان زندگي يک نفر باشند با او احساس نزديکي زيادي ميکنند، بنابراين حضور مداوم، توجه به حرفهاي مخاطبان، نشاندادن واکنش بهموقع و تند به اتفاقات روز، پرداختن به حاشيهها، ابراز محبت به هواداران همه از رموز موفقيت فردي مانند تتلو در فضاي مجازي است و اين موفقيت، اهميت زيادي دارد.»
او ادامه ميدهد: «پيشبيني ما اين است که تا چندسال ديگر، شبکههاي اجتماعي همهچيز را در جهان دگرگون ميکنند و اگر بهموقع ما ظرفيت اين فضا را جدي نگيريم، از قافلهاش عقب خواهيم ماند. بايد دولتها، کارشناسان، پژوهشگران و... روي اين حوزه کار کنند. جامعهشناسان بايد اين محيطها را جامعهشناسي کنند. اگر حالا به تهديدهاي افرادي مانند «تتلو» ميخنديم، شايد مدتي ديگر از حرفهايشان بترسيم.»