داستان هاي واقعي/ گريه شهيد زينالدين در فراغ دخترش
تاریخ انتشار: 95/06/07 21:0
تسنيم/ خواجهپيري (دبير کارگروه قرآن قرارگاه خاتمالاوصياء) در بيان خاطرهاي از اين شهيد سرافراز گفت:
شهيد زينالدين دختري به نام ليلا دارد؛ يک بار هنگام عبور از گردنه فني لرستان متوجه شدم که جاده بسته شده است از خودرو پياده شده و براي جويا شدن علت حادثه مسافتي را پياده طي کردم و متوجه ريزش کوه و مسدود شدن جاده شدم؛ در همين هنگام شهيد زينالدين را مشاهده کردم که در سينه کوه نشسته و دست خود را زير چانهاش گذاشته بود؛ از پشت به او نزديک شدم و ضربهاي به دستي که زير چانهاش بود زدم، وقتي صورتش را برگرداند که مرا نگاه کند چشمانش اشکبار بود، از او پرسيدم آقامهدي چه شده است، گفت: دلم براي ليلا تنگ شده است، گفتم مگر از قم نميآييد؟ گفت چرا اما او را نديدم. پرسيدم در کار واجبي داشتم که فرصت ديدن او را پيدا نکردم.