اولين شهيد دفاع مقدس را بشناسيد
تاریخ انتشار: 95/06/11 7:19
خراسان/ شايد شما هم گاهي با خود فکر کرده ايد که اولين شهيد دفاع مقدس در جبهه چه کسي است و يا شايد از دوست يا کساني که دستي در موضوع دارند اين را پرسيده باشيد.
اين سوال به طور طبيعي چند پرسش ديگر هم ايجاد مي کند، کجا و چطور شهيد شده؟ اهل کجاست؟ چگونه شخصيتي داشته؟ شغل و نقش او در دفاع مقدس چه بوده؟ ادامه دارد ...
اولين شهيد دفاع مقدس «ايرج دستياري» نام دارد و از شهر اميديه است.
آنچه در پي مي آيد گوشه اي از زندگي اولين شهيد دفاع مقدس کارگر بسيجي شهيد ايرج دستياري است که 36 سال پيش جانش را در راه پاسداري و دفاع از کيان و ناموس وطن تقديم کرد تا بدين سان روشني بخش راه تمام کارگران در عرصه سازندگي و پيشرفت و توسعه اين ملک پهناور و سربلند اسلامي باشد. شهيد ايرج دستياري از همان دوران نوجواني به گونه اي تربيت شده بود که نشان مي داد روحيه اجتماعي و مسئوليت پذيري دارد. سعي مي کرد نسبت به اطرافيانش احساس مسئوليت داشته باشد.
فردي معتقد بود، به اقامه نماز اول وقت و انجام واجبات اهتمام داشت.
به ورزش خصوصا فوتبال علاقه نشان مي دادو به عنوان يکي از دروازه بان هاي مطرح منطقه اميديه زبانزد بود. در باشگاه هاي شاهين ، بانک ملي و استقلال سابقه بازي داشت.
به دليل حضور در ميادين ورزشي، افراد با سلايق و گرايش هاي مختلف گرد ايرج جمع مي شدند.
او سعي مي کرد همچون شمعي در ميان جمع، عامل وحدت جوان ها باشد تا بتواند با جذب نوجوانان و جوانان منطقه اميديه به ورزش، اوقات بهتري را برايشان ايجاد کند.
ايرج به عنوان پسر ارشد خانواده مجبور شد در سال دوم دبيرستان به دليل شرايط اقتصادي خانواده موقتا ترک تحصيل کند و در يکي از شرکت هاي خصوصي وابسته به شرکت نفت مشغول کار شود. براي پيشرفت در محيط کاري، به مدت 4 ماه با هزينه شخصي يک دوره تخصصي تکنسيني برق را در شهر اصفهان گذراند و به دليل شرايط سني راهي خدمت سربازي شد.
دوران آموزشي خدمت سربازي به پادگان دژ در خوزستان منتقل و درهمين مقطع نيز موفق به يادگيري زبان عربي و آشنايي کامل با آن شد.
همراه با شهيد «غيور اصلي»
با شکل گيري کميته از ابتداي پيروزي انقلاب، ايرج دستياري به همراه نيروهاي انقلابي مسئوليت حفاظت از مسير لوله هاي نفتي و چاه هاي نفت منطقه آغاجاري را بر عهده گرفتند و از ساعت 10 شب تا 6 صبح به مدت 6 ماه اين وظيفه را با موفقيت به انجام رساندند. شهيد ايرج دستياري در آبان 1358 به عضويت نيروي مقاومت سپاه اميديه و آغاجاري در آمد و دوره هاي مختلفي را زير نظر سردار شهيد «غيور اصلي» و ديگر همرزمانش در اهواز گذراند.
سپس به منطقه باشت در استان کهگيلويه و بوير احمد اعزام شد و پس از مدتي به دليل لياقت ها و هوش ذاتي و نظامي که از خود نشان داد به عنوان مسئول گروه اعزامي انتخاب شد. سال 1359 در منطقه شلمچه و خط مرزي با کشور عراق تحرکاتي از سوي گروه هاي معارض و ضد انقلاب گزارش شد که عوامل آن ها مقادير زيادي اسلحه و مواد منفجره را وارد منطقه مي کردند.
شهيد دستياري پس از گذراندن يک دوره پيشرفته نظامي و تکاوري به همراه جمع ديگري از جوانان منتخب سپاه، به عنوان سرگروه يکي از گروه هاي اعزامي به نوار مرزي و پاسگاه خيَن انتقال يافت.
حضور اثر گذار در نخستين روزهاي دفاع
شهيد ايرج دستياري پس از حضور در مناطق مرزي شلمچه، در مدت کمي به شناسايي محل هاي نفوذ عناصر ضد انقلاب اقدام کرد و با توجه به تخصص اش به عنوان تکنسين برق و هوش ذاتي و نظامي که داشت با مشورت شهيد جهان آرا و ديگر همرزمان در سپاه خرمشهر، خط آتشي از مواد انفجاري به طول 4 کيلومتر در طول خط مرزي ايجاد کرد که با احداث آن موفق شد در يکي از شب ها يکي از نيروهاي ضد انقلاب را دستگير کند که پس از انجام بازجويي به سپاه خرمشهر تحويل داده شد و در بازجويي به عمل آمده مشخص شد که او عامل بمب گذاري در چهار راه امام بوده که منجر به شهادت يک زن باردار و کودکش شده است.
بعد ازاين مسئولان سپاه خرمشهر که فرماندهي آن را شهيد جهان آرا بر عهده داشت متقاعد شدند با تکميل طرح شهيد دستياري، به تقويت و تداوم اين خط دفاعي اقدام کنند و با توجه به امکانات آن زمان نيروي سپاه کنترل جامع تري در منطقه داشته باشند.
برهمين اساس تجهيزات انفجاري بيشتري در اختيار گروهي که مسئوليت آن را شهيد دستياري به عهده داشت قرار گرفت.
آخرين چاشني!
ايرج در تاريخ 20 شهريور59 به همراه برادر کوچکترش «بيژن دستياري» و سرهنگ پاسدار حاج احمد سلحشور فر، مشغول چينش مواد انفجاري در طول خط مرزي بودند که در اين لحظه ايرج با توجه به اشرافي که به خطرات مواد انفجاري داشت از همراهان خود خواست از محل دور شوند تا آخرين چاشني را بازرسي و خط را آماده کند که ناگهان يکي از تله ها در اثر ريزش خاکريز منفجر و ايرج بر اثر شدت موج انفجار به درون نهر خيَن پرتاب شد.
به دليل وجود درگيري در منطقه پيکر پاکش تا يک هفته مفقود شده بود که پس از گذشت يک هفته در کنار اسکله خرمشهر شناسايي و پيکر غرق به خونش به زادگاهش شهر اميديه انتقال داده شد.
بازگشت پيکر شهيد ايرج دستياري چنان شرايط عاطفي در منطقه به وجود آورد که سبب شد بار ديگر آحاد مردم شهر اميديه حول آن شمع فروزان جمع شوند و بسياري ازجوانان شهر تقاضاي عضويت در سپاه و حضور در جبهه را داشته باشند.
هم اکنون پيکر مطهر کارگر بسيجي شهيد ايرج دستياري به همراه ديگر شهداي خوزستان در گلزار شهداي اهواز در خاک آرميده و ميزبان مردم مهربان اين خطه دلاور خيز است.
آري! بازگشت پيکر هر يک از شهيدان و پاسداشت ياد و خاطره هر يک از آنان، برگ زرين ديگري را در دفتر خاطره نسل هاي انقلاب ثبت خواهد کرد.