هشدار آيت الله مصباحيزدي؛ در شرايط خطرناک فرهنگي قرار داريم
تاریخ انتشار: 95/05/17 14:3
فارس/ رئيس موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) با بيان اينکه در شرايط خطرناک فرهنگي قرار داريم، گفت: آيا ميشود به بهانه آزادي بگوييم مسائل به ما ربطي ندارد، ما کلاه خود را بچسبيم فقط و بگوييم اين فقط اختلاف سليقه است؟
به گزارش پايگاه اطلاع رساني سازمان بسيج دانشجويي، آيتالله مصباحيزدي در جمع دانشپژوهان بيست و يکمين دوره طرح ولايت خواهران، با بيان اينکه در کره زمين مجموعهاي که اين چنين مجتمع از خواهران دانشجو با چنين هدف مقدسي جمع شده باشند وجود ندارد، گفت: در همين لحظه مطمئناً ميدانيم در روي زمين اجتماعاتي بسيار از دختران وجود دارد که با نيات و تفکرات مختلف از لحاظ ارزشها دقيقا نقطه مقابل اين جمع هستند.
وي در ادامه به بيان چگونگي رسيدن به حق پرداخت و اظهار داشت: اگر کسي از کرهاي ديگر به زمين بيايد و اين اختلافات در روش و بينش و افکار و رفتار انسانها را ببيند چگونه به انتخاب حق خواهد پرداخت؟ آيا ميشود به راحتي گفت ما حقيم و آنها باطل؟ آيا اين اختلافات را ميتوان مانند اختلاف در سلائق دانست يا اختلافي عميق وجود دارد؟
مصباحيزدي گفت: در پاسخ به اين سوال سه پاسخ بيشتر وجود ندارد، يا اينکه بگوييم راه ما درست است، يا بگوييم راه آنها و يا بگوييم همه چيز نسبي است. سوال اينجاست که چگونه بايد به اثبات درست بودن راه خود بپردازيم؟ مگر نه اين است که ديگراني همچون بوداييها و يا حتي داعشيهايي که اين همه جنايت ميکنند به حقانيت خود اعتقاد دارند؟ کسي که حتي به انتحار هم دست ميزند مطمئناً براي خود حقي قائل است. اکثريت فريب خوردهاي که تا اين حد حاضرند براي فکر و اعتقاد خود قرباني بدهند قطعاً و لااقل ظن حقانيت براي خود دارند.
مصباحيزدي تاکيد کرد: بايد دليل خوبي براي اثبات درستي راه خود داشته باشيم، تحولاتي که در افکار افراد و گروهها پيدا ميشود نشانه اين است که اين اختلاف در اعتقادات است و اختلافات ساده نيست. کساني که تا ديروز تابع يک مرام و مسلک و آئيني بودهاند و امروز در اثر تغيير و تحولي تابع مرام و دين ديگري ميشوند، کم نيستند.
وي با ذکر خاطرهاي از سفر 25 سال پيش خود به يکي از کشورهاي جنوب شرق آسيا، گفت: در سفري که به سنگاپور داشتيم تاجر مسلماني ما را به منزل خود دعوت کرده بود، سوالي که از اين فرد پرسيدم اين بود که چگونه اين علاقه به ايران و اسلام در شما پيدا شده است که ما را به منزل خود دعوت کردي؟
مصباحيزدي ادامه داد: پاسخ اين مرد اين بود که بنده فردي سني و وهابي و به شدت معتقد به اين بودم که شيعه عامل اختلاف در مسلمانان است و شديدا ضد شيعه بودم، تا اين که با ترجمهاي از سخنان امام خميني آشنا شدم و احساس کردم اين سخنان دقيقا حرف اسلام است و حرف حساب و درست در گفتار اين مرد است، شيعه شدم و امروز به تبليغ آن هم مي پردازم.
وي افزود: از اين نمونه ها بسيار زياد است که در اثر تغيير و تحولاتي، منطق و منش و رفتار و افکار افراد دگرگون ميشود.
رئيس موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) با بيان اينکه اين تغيير افکار بسيار محتمل است، گفت: اما اين تغيير بر چه اساسي صورت ميگيرد؟ يک سلسله اختلافات در باورها و ارزشها وجود دارد که کم و بيش با اختيار انسانها ارتباط دارد، يعني تغيير در افراد امري جبري نيست، سلسله عوامل و تحولات اجتماعي و ... دست به دست هم ميدهند تا تحولات افراد با يک فکر و رفتار و ارزشي شکل بگيرد.
وي گفت: اگر بخواهيم بگوييم که افکار ما درست است نياز به محک داريم تا به اثبات آن بپردازيم. مقياسي نياز داريم، و اگر بخواهيم اين مقياس را از فرد ديگري به عاريه بگيريم هم اين سوال پيش ميآيد که آن فرد دليلش چيست و چگونه آن را ثابت ميکند. لذا بايد اين محک و معيار درستي و حقانيت خود را خودمان به آن برسيم.
مصباحيزدي ادامه داد: براي اين مساله نياز به نيروي عقلي داريم که با بکار گيري آن بتوانيم به اثبات حق بپردازيم. خداوند انسانها را به گونهاي خلق کرده است که بتواند خوب و بد را تشخيص دهد و لذا هر فردي قادر به تشخيص درست و غلط با تلاش خود و نيرويي که کسب ميکند، هست.
رئيس موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) گفت: مذمت و تعريف ديگران، همه و همه با استفاده از اين نيروي تشخيص درست و غلط است که صورت ميگيرد. اگر اين نيرو نبود خدا حجتي بر گردن ما نمينهاد و هيچ مسئوليتي هم نداشتيم در اين زمينه.
وي اظهار داشت: بايد ببينيم عقل را در چه چيزي و به چه صورتي بايد به کار بگيريم که اولويت داشته باشد. اگر نتوانيم اين معادله را حل کنيم و به شناخت درست برسيم ضرري کردهايم که به هيچ وجه قابل جبران نيست. اينکه نتوانيم بگوييم بت پرستي حق است يا خداپرستي و يا الحاد و هيچ پرستي و يا انسان پرستي ضرر کردهايم، ساده نيست که بگوييم اينها اختلاف سليقه است.
مصباحيزدي افزود: اگر در مساله مهمي به نام خداپرستي و دين داري کسي محروم از کشف حقيقت شود با وجود اينکه ميتوانست به دنبال آن برود، بسيار خسران ديده است، ضرري بي نهايت کرده است. محروم کردن خود از شناخت حق يعني هم از نفع بي نهايت خود را محروم کردهايم و هم به ضرر بينهايت رسيدهايم.
وي تصريح کرد: ما شيعه هستيم و مکتبي که امام حسين دارد و اين همه بزرگ به همين راحتي شکست نميخورد و دچار تغيير نميشود. اما گاهي بعد از سالها همين مسلمانان و شيعيان راهي رفتهاند که به شک در آن افتادهاند و يا حتي در مواردي نادر دين و مذهب خود را تغيير دادهاند.
وي گفت: هر چند اين مساله بسيار کم است اما حتي در صورت وجود يک نفر که دچار چنين ضرر نامتناهي شود هم خيلي بد و تاسف بار است. از کجا بدانيم که خود ما و يا نزديکان ما مصداق اين ضرر نمي شوند؟ البته ضرايب اين انحرافات هم مراتب متعددي دارد.
مصباح با بيان اينکه در شرايط خطرناک فرهنگي قرارداريم، عنوان داشت: مسلمان شيعه کم نيست که عقائد انحرافي و خرافي و حتي رفتار زشت و آلوده به گناه داشته باشد. مخصوصاً در اين زمان که عوامل اختلاط فرهنگ و تغيير بسيار زياد است که با هيچ دورهاي و زماني قابل مقايسه نيست.
وي گفت: در هيچ زمان و دورهاي اينگونه نبوده است که امروز جوامع ما با تحولات نامطبوع و غلط فرهنگي دست و پنجه نرم ميکند. امروز در جيب هر فردي اين عوامل انحطاط وجود دارد، در چه دورهاي اين مقدار انحطاط به انسان نزديک بوده است؟ آيا ميشود به بهانه آزادي بگوييم به ما ربطي ندارد، ما کلاه خود را بچسبيم فقط و بگوييم اين فقط اختلاف سليقه است؟
وي با طرح مفهوم شناخت در مساله اعتقادات گفت:اگر بخواهيم به چنين مشکلات و انحرافاتي دچار نشويم بايد چه کنيم؟بدون شک هيچ پديده انساني نيست که تک عاملي باشد. هر رفتار و گفتار و باور و ارزشي عوامل مختلفي در تحقق آن وجود دارد.در همه اين ها يک شرط لازم وجود دارد و آن هم کج فهمي،ندانستن و ضعف شناخت است. موارد بسيار نادري از انحراف هست که اين عامل دليل آن نبوده باشد.
مصباح يزدي با بيان اينکه اشکال در شناخت است که باور ما را درست شکل نمي دهد، گفت: کساني که زماني فکر ميکرديم از ارادتمندان جدي امام عصر هستند بعد از مدتي با ترک آن گرايش در اصل تشيع و مذهب تشکيک وارد کرده اند.
وي افزود: کساني بودند که براي اين الحاد خود دلايلي هم داشتند و کارشان به جايي رسيد که در دانشکده الهيات در کرسي استادي همه دلايل اثبات خدا را مخدوش مي دانستند. کسي بود که ميگفت من خداوند را دلي شناختم و اثبات عقلي و فلسفي را قبول نداشت.
مصباحيزدي تاکيد کرد: مي گفتند صفات خداوند را قبول نداريم، مثلا ميگفتند مگر نميگوييد خداوند دروغ مصلحتي را جايز دانسته، از کجا معلوم هرچه خدا ميگويد راست است؟ شايد دروغ مصلحتي باشد! با اين حرف و استدلال عصمت را زير سوال برده است؛ خداوند راستگو نيست، پيغمبرهايي که فرستاده است هم مشکل دارد.
وي با تاکيد بر اينکه اگر شناخت و اعتقاد مشکل پيدا کرد سقوط نزديک است، افزود: در برابر اين انحراف راهي جز تقويت پايههاي اعتقادي خود و کسب معرفت و شناخت درست نداريم. اگر شناخت و اعتقاد مشکل پيدا کرد سقوط نزديک است. بايد به حداقلي رسيد تا در برابر انحرافات ايزوله باشيم. براي اين مساله بايد سه کار انجام شود؛ اول ضروريات شناخت و اعتقادات را خوب بدانيم.دوم، در معرض شبههها و خطرهاي مهم مجهز شويم و سوم اينکه در يک رشته خاص به تخصص برسيم.
علامه مصباح ادامه داد: شرط اول مسلماني اين است که ضروريات دين خود را خوب بشناسيم. دوم نسبت به برخي ضرورياتي که در معرض خطر است تجهيز شويم و به سمت تقويت آن برويم و سوم هم در يک رشته شغل خود را انتخاب کنيم و يا متخصص شويم در آن.
وي افزود: بخش اول بعد از انقلاب خوب رشد کرده است و همه به طور نسبي ضروريات دين را مي دانند.در سطح دوم نگراني وجود دارد و بايد در برابر مسائلي که در معرض شبهات سنگين و تشکيک هستند کار کنيم. بايد به داد جوانان در معرض شبهه برسيم تا لا اقل مطمئن شويم در جامعه اسلامي از انحراف فکري مصون هستيم. در بخش سوم هم متخصص داريم ولي کم.
اين استاد حوزه علميه خطاب به دانشجويان حاضر در دوره عنوان داشت:همه اين موارد گفته شد تا جايگاه طرح ولايت را بشناسيد. دراين دوره کوتاه مدت مسائلي که در 12 سال مدرسه و 4 سال دانشگاه نياموختهايد ولي به آن نياز داريد را در حدي که بشود در برابر اين تهديدات ايستاد ميآموزيد.
وي گفت: اگر کسي بگويد بسياري از مسئولين سطح بالاي کشور در همين معلومات پايشان ميلنگد، بيربط نگفته است. قدر اين دوره را بدانيد و از اين مقطع تاريخي زندگي خوب بهره بگيريد و بدانيد که انسان در اين کره خاکي چکاره است؟ و در اين مقطع تاريخي در اين جهان چه نقشي داريم. اينها حتي در کتابهاي دوران طلبگي هم نيست.