: معماي قتل پسر بچه در گندم زارهاي شهرري
تاریخ انتشار: 95/05/20 9:54
ايران/ پسر جوان که به اتهام ربودن و قتل پسر هفت ساله در زندان به سر ميبرد صبح ديروز براي محاکمه به شعبه دوم دادگاه کيفري يک استان تهران منتقل شد و پاي ميز محاکمه ايستاد.
براساس اوراق پرونده، پرونده اين جنايت از سوم خرداد سال 93 و در پي ناپديد شدن پسر 7 ساله افغان در «قلعهنو»ي شهرري در دستور کار پليس قرار گرفت.مأموران پليس در جريان تلاش براي افشاي راز مفقود شدن هادي کوچولو به تحقيقات گسترده در محل زندگي وي پرداختند.در ادامه نيز دوستان پسرک به مأموران گفتند که هادي را آخرين بار و قبل از ناپديد شدن همراه پسري به نام «امير» 24 ساله ديدهاند.
بلافاصله امير به عنوان تنها مظنون پرونده دستگير و براي بازجويي به اداره آگاهي منتقل شد.وي در نخستين بازجوييها به کارآگاهان گفت: 8 روز پيش درحالي که براي خوردن توت و بازي همراه هادي کوچولو به گندمزار رفته بود با پرتاب يک قطعه سنگ، هادي کوچولو را زخمي و بيهوش کرده است و بعد هم از آنجا گريخته است. کارآگاهان بلافاصله پس از شنيدن اظهارات امير که به نظر ميرسيد در کلام و گفتار مشکل مادرزادي دارد به مزرعه موردنظر رفتند.
در ادامه نيز استخوانهاي پسر کوچولو را کشف کردند.تيم تشخيص هويت و پزشکي قانوني نيز پس از بررسيهاي لازم اعلام کردند استخوانها متعلـــــــق به هادي کوچولو است.بدينترتيب امير، به اتهام آدمربايي و قتل پسر 7 ساله تحت بازجوييهاي تخصصي قرار گرفت.وي در تمام مراحل بازجويي گفت: تنها با پرتاب سنگ باعث بيهوش شدن هادي کوچولو شده اما اتهام قتل پسرک را رد کرد.اين درحالي بود که تمام شواهد عليه وي بود.
با وجود اين امير صبح ديروز در شعبه دوم دادگاه کيفري يک استان تهران بار ديگر محاکمه شد.سپس تحقيقات قاضي مقدم زهرا و اسلامي براي روشن شدن زواياي پنهان پرونده قتل هادي کوچولو آغاز شد.
قاضي مقدم زهرا پس از خواندن کيفرخواست، از متهم پرسيد:
«آيا اتهام خود را مبني بر آدمربايي و قتل قبول داري» که وي در پاسخ گفت:
- خير.
قاضي اسلامي: چند سال داري؟
- 24 سال
روز حادثه چرا هادي را با پرتاب سنگ زخمي کردي؟
- او به من ناسزا گفت و دوچرخهام را ميکشيد که من هم او را دنبال کرده و با پرتاب يک سنگ زخمياش کردم.
چرا هادي را به گندم زار بردي؟
- من با هادي دوست بودم، او را با دوچرخهام سوار کرده و با هم رفتيم گندم زار که از درختها توت بکنيم و بخوريم.
چند ضربه با سنگ به سر هادي زدي؟
- يک ضربه.
آيا با ضربهاي که به هادي زدي او مرد؟
- نه، او نفس ميکشيد.
چرا پس از زدن ضربه کمکش نکردي يا به کسي خبر ندادي و نگفتي که چه اتفاقي افتاده؟
- ترسيده بودم و فکر نميکردم بميرد.
چرا پس از زدن ضربه و فرار دوباره برنگشتي ببيني چه اتفاقي افتاده؟!
- رفتم.
کي و چه وقت؟
- 4 روز بعد.
آن موقع هادي در چه حالي بود؟
-جسدش را ديدم که باد کرده بود.
چرا هادي را کشتي؟
- من او را نکشتم، فقط به او سنگ پرتاب کردم.
آيا به هادي تعرض هم کردي؟
- نه.
در ادامه بررسي اين پرونده قاضي «مقدم زهرا» رئيس شعبه دوم دادگاه کيفري يک استان از متهم خواست آخرين دفاع خود را مطرح کند.
امير نيز گفت: من هادي را نکشتم!
وکيل متهم نيز در دفاع از امير گفت: کشف استخوانها حاکي از اين است که پس از اصابت سنگ به سر هادي، جنايت ديگري نيز رخ داده که باعث شده جسد هادي کوچولو در مدت 8 روز به تکههاي استخوان تبديل شده است. چون براساس نظريه پزشکي قانوني حداقل 40 روز زمان لازم است که جسد انسان به استخوان تبديل شود.
گفتني است تنها حلقه مفقوده اين پرونده کشف اين ابهام است که جسد پسرک چگونه در مدت 8 روز به چند تکه استخوان تبديل شده است.
اين در حالي است که هيچ اثري از آثار سوختگي يا اسيد در بقاياي جسد بر جا نمانده و پزشکي قانوني نيز در آزمايشهاي تخصصي استفاده از اسيد را رد کرده بود.
همزمان با آخرين دفاعيات متهم، اولياي دم هادي نيز خواستار اشد مجازات براي عامل قتل شدند. قضات شعبه دوم دادگاه کيفري نيز پس از ختم جلسه، براي صدور رأي وارد شور شدند.