زنده باد ولایت /// طلبهاي که حامي سگهاي بي پناه شد!
تاریخ انتشار: 95/08/26 15:31
مهر/ آدمها، حيوانات، درختان، هوا و .. همه با هم مفهومي را ميسازيم به اسم «محيطزيست» و در اين محيطزيست گاهي ما آدمها پايمان را از گليم خود درازتر ميکنيم و حق زيست در اين محيط را از بقيه جانداران ميگيريم و چون زورمان زياد است گاهي بهکلي آن را نابود ميکنيم و از همينجاست که اگر تعداد سگها زياد شود، براي تعديلشان آنها را ميکشيم يا به خاطر تفريح خود گونه نادر حيواني را منقرض ميکنيم و ميشويم دو دسته که يک دسته افراطي به جان طبيعت و حيوانات زبانبسته ميافتد و آن را از پاي درميآورد و دسته دومي که در اعتراض به اين آدمها تابلوي «من سگ هستم» به دست ميگيرد و به اينشکلي به حيوانکشي اعتراض ميکند. حالا در بين اينهمه رفتارهاي افراطي و غلط و درست يک روحاني پيدا شده که رسالتش را نجات جان اين حيوانات بيپناه ميداند. «کميل نظافتي» روحاني نامآشناي خيري است که از او ميخواهيم از حقوق حيوانات در اسلام براي ما بگويد و اينکه اين حيوانات چه جايگاهي در شرع ما دارند.
از اهداي کليه تا نجات سگ بيپناه!
«کميل نظافتي» روحاني جواني که به خاطر کارهاي خيرخواهانهاش و اهداي کليه به کودک هشتساله معروف شده بود، دست از کارهاي خداپسندانهاش برنداشته و حالا سفير مهر حيوانات شهري يا به قول خودش بيپناه شده است. اين طلبه جوان بهتازگي يک سگ شهري بيمار را پناه داده و به کمک او و دوستانش پس از دو ماه و نيم اين حيوان بهبود پيدا کرده است. گروه حاميان مهر آمل، وظيفه خود ميدانند که به داد اين حيوانات بيپناه برسد. همين بهانهاي ميشود که از او درباره قانون حيوانات در شرع بپرسيم و چه ميشود که يک طلبه حامي اين حيوانات ميشود. «اين قانون خداست که هر جنبندهاي که مخلوق خداست و نفس ميکشد، حق حيات دارد و هيچکس نميتواند اين حق را از او سلب کند؛ خواه انسان باشد، خواه حيوان باشد و خواه طبيعت. در بخش انسان که وارد ميشويم قانون اين است که شما حق دفاع داريد؛ اما حق تجاوز نداريد و نميتوانيد شما جنگ را آغاز کنيد. اگر به شما تعرضي شد، بايد دفاع کنيد. در بحث طبيعت هم ميبينيم که طبيعت نيازي به انسان ندارد و اين انسان است که به طبيعت نياز دارد و بايد با طبيعت کنار بيايد. بعضي درختها را از بين ميبرند و از بين بردن جنگلها منجر به سيل ميشود و باعث ميشود خود انسان از بين برود. به بحث حياتوحش هم وقتي وارد ميشويم، ميبينيم آنها طبق طبيعت خود زندگي ميکنند و فعلوانفعالات دارند و اين ما هستيم که طبيعت آنها را برهم ميزنيم.»
شکار سرگرمي نيست!
حجتالاسلام نظافتي اولازهمه ميگويد بايد بين حيوانات شهري و حياتوحش تفاوت قائل شويم و بدانيم با هرکدام بايد چطور رفتار کنيم. «در مورد حيوانات چند نکته وجود دارد و اين حيوانات به دو نوع تقسيم ميشوند: ما يک حياتوحش داريم مثل پرنده و حيوان و مثال مرغابي و .. حيواناتي مثل يوزپلنگ که در حال انقراض است يا درناي سيبري که از سيبري وارد مازندران ميشود و فقط دو عدد از آن مانده بود که يکي از آنها متأسفانه شکار شد. در اين بخش ما مجاز به شکار و برهم زدن اکوسيستم نيستيم. حتي در موارد عادي هم مجاز به شکار نيستيم و فقط در موارد ضروري که جان انسان درخطر باشد، ميتواند شکار کند و نبايد به آن بهعنوان تفريح نگاه کرد و بايد تلاش کنيم تا جاي ممکن محيط زيست اين حيوانات را دستکاري نکنيم. بخش ديگر مربوط به حيوانات شهري است مثل گربه و گنجشک و کلاغ که درباره اين حيوانات بايد هواي آنها را داشته باشيم.»
حيوان خانگي برکت ميآورد
آقاي نظافتي ميگويد درباره حيوانات خانگي در سيره معصومين احاديث زياد داريم تا جايي که حتي به داشتن حيوان خانگي سفارش هم شده است. « اصلاً ما يک روايت از امام کاظم عليهالسلام داريم که ميفرمايند: سه حيوان اگر در خانه نباشند، برکت به آن خانه نميآيد و با وجود اين سه حيوان اين خانه آباد ميشوند: گربه، کبوتر، خروس و اگر به همراه خروس، مرغ هم باشد، مانعي ندارد.... مردم با گربه کنار آمدهاند؛ اما با سگ که حيوان اهلي است، هنوز کنار نيامدهايم. اينجا مقولهاي داريم به اسم سگهاي شهري که بهاصطلاح آنها ميگويند سگهاي ولگرد که البته من نام آنها را ميگذارم «سگهاي بيپناه» و معتقدم اگر انسان هم يک مربي و معلم نداشته باشد، همين انسان هم ولگرد ميشود اينکه حيوان است و پديدهاي مثل داعش ظهور و بروز پيدا ميکند که از حيوان هم وحشيتر است. حيوان به طبع خودش وحشي و پرخاشگر است اما اگر به همين حيوان وحشي توجه و رسيدگي شود، رام و مسخر انسان ميشود.»
وقتي سگ جاي اعضاي خانواده را ميگيرد
سگها حيواناتي هستند که به «وفاداري» شهره شدهاند تا جايي که جان صاحب خود را از خود دوستتر دارند و به خاطر همين ويژگي از قديم آدمها به اين حيوان نجيب علاقه خاصي داشتهاند و از سگ نگهبان تا سگ گله در زندگي آنها نقش پررنگي داشته است. «سگ ازنظر اسلام دو بعد دارد. يک بعد احکام شرعي است که اين احکام شرعي ميگويد که مثلاً شما وقتي ميخواهيد نماز بخوانيد بهترين لباسها را در نماز بپوش ميخواهي نماز بخواني بهترين عطرها استفاده کن. اينها مقدمات نماز است. يکي از اين مقدمات هم که گفتند در نماز آن را رعايت کنيد، اين است که اگر مثلاً به سگي که بدنش خيس بوده و آن رطوبت سگ به لباس شما اصابت کرد و ماندگار شد، آن لباس را تعويض کنيد و نماز بخوانيد. اين يک قاعده است. اين دليل نميشود که سگکشي بشود يا اصلاً به اين حيوانات دست نزنيم يا اگر مريض هستند به آنها رسيدگي نکنيم. در اسلام چند نوع سگ داريم که خريدوفروش آنها اشکالي ندارد. سگ گله، سگ پاسبان، سگ شکارچي؛ اما بعضي برخورد افراطي با اين حيوان ميکنند. من مواردي سراغ دارم که فردي سگي خريده و اين سگ را به فرزندش ترجيح ميدهد. حتي من سراغ دارم خانمي که بين سگ و همسرش، سگ را انتخاب کرد و از شوهرش طلاق گرفت! سگ جاي فرزند و همسر و اعضاي خانواده را نميگيرد.»
از هيچ حيواني بهاندازه سگ نميترسيدم
طلبه جوان ميگويد که خودش در کودکي از هيچ جنبندهاي بهاندازه سگ نميترسيده اما حالا شده فرشته نجات اين حيوانات زبانبسته «من خودم از آن دسته آدمهايي بودم که حسابي از سگ ميترسيدم و از هيچچيزي بهاندازه سگ نميترسيدم؛ ولي الان اين رابطه عاطفي که بين من و اين حيوانات بيپناه شکل گرفته، ديگر ترس مرا ريخته است. اما خب خيليها زيادي درگير اين عواطف ميشوند در هر امري افراطوتفريط بشود، نتيجه خوبي ندارد.»
آقاي نظافتي ميگويد بهترين کار براي کم کردن سگهاي شهري، عقيم کردن آنهاست نه سلاخي کردنشان. «درباره مديريت اين سگهاي شهري بهترين کار اين است که آنها را جمعآوري کنند و آنها را عقيمسازي کنند تا زادوولد آنها متوقف شود. اگر عقيمسازي صورت بگيرد، پس از ۵ الي ده سال ديگر اثري از اين سگهاي بيپناه يا شهري نخواهد بود؛ اما چون در اين زمينه سرمايهگذاري نميشود، روزبهروز تعداد اين سگها بيشتر ميشود. و همين سگها باعث آلودگي ميشوند و بعدها باعث فجايعي مثل سگکشي ميشود.»
ما بايد چهکار کنيم؟
حالا ما آدمها بايد چگونه با حيوانات رفتار کنيم؟ رفتاري که به تفريط بيانجامد نه افراط. «در بحث حيوانات شهري ما بايد حواسمان به اين حيوانات باشد و بهويژه در فصل سرد باقيمانده غذاي خود را براي آنها کنار بگذاريم؛ اما درباره حياتوحش لازم به لطف ما نيست و نبايد کاري کنيم که از حيات طبيعي خود خارج شود. گنجشک شهري کلاسش بالاست و از غذاي ما ميخورد و کلا حيوان شهري، سبک زندگياش فرق دارد. مثلاً گربههاي شهري عادت کردهاند که غذاي پخته بخورند و غذاي خام نميخورند يا خيلي از حيوانات استخوان نميخورند و حتماً بايد گوشت فيله بخورند. اين تبعاتي است که ما براي اين حيوانات به بار آورديم و آنها را لوس کردهايم! و حالا که به ما و غذاي ما عادت کردهاند، نبايد آنها را رها کنيم. خواهناخواه اين حيوانات درون شهر ما زندگي ميکنند؛ بنابراين به رسيدگي و غذا احتياج دارند و اگر مثلاً تصادف کرده و کنار جاده افتاده، اين موجود جان دارد نفس ميکشد و زجر ميکشد و آيا ما بايد بگذاريم او زجرکش بشود و از دنيا برود يا اينکه بايد به آن رسيدگي کنيم؟ما احاديث زيادي در سيره معصومين داريم که به حقوق حيوانات اشاره شده تا جايي که مثلاً درباره سوارکاري سفارش ميکنند که اگر ميخواهيد سوار اسب بشويد حق نداريد يکطرفه و يکپهلو سوار اسب شويد و حتماً بايد هر دو پايتان توازن داشته باشد که حيوان اذيت نشود. اسلام نهي کرده براي تنبيه حيوان بهصورت او بزنيد.»
قانون درباره حقوق حيوانات چه ميگويد؟
ما در شرع احاديث زيادي داريم که در آن تأکيد شده که ما نهتنها نبايد به حيوانات آسيب برسانيم که حتي در استفاده از آنها بايد اصول اخلاقي را رعايت کنيم و گذشته از آن،T اين حيوانات عامل برکت و دفع مصيبت هستند. اما آيا در قانون هم تدابيري براي مصون ماندن اين حيوانات، در نظر گرفتهشده است. در اصل پنجاهم قانون اساسي کشور آمده است: «در جمهوري اسلامي، حفاظت محيطزيست که نسل امروز و نسلهاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي رو به رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي ميشود. ازاينرو فعاليتهاي اقتصادي و غير آنکه با آلودگي محيطزيست يا تخريب غيرقابلجبران آن ملازمه پيدا کند، ممنوع است.»
اگر نگاهي به قانون مجازات اسلامي هم بيندازيم، متوجه خواهيم شد براي افرادي که حقوق حيوانات را پايمال ميکنند، مجازاتي در نظر گرفتهشده است. در ماده ۶۷۹ قانون مجازات آمده است. «هرکس بهعمد و بدون ضرورت حيوان حلالگوشت متعلق به ديگري يا حيواناتي که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلامشده است را بکشد يا مسموم يا تلف يا ناقص کند به حبس از نودويک روز تا شش ماه يا جزاي نقدي از يکميليون و پانصد هزار ريال تا سه ميليون ريال محکوم خواهد شد.» و همچنين ماده ۶۸۰ هم ميگويد:«هرکس برخلاف مقررات و بدون مجوز قانوني اقدام به شکار يا صيد حيوانات و جانوران وحشي حفاظتشده نمايد به حبس از سه ماه تا سه سال و يا جزاي نقدي از يک و نيم ميليون ريال تا هجده ميليون ريال محکوم خواهد شد.»
بااينکه در قانون براي کساني که به حيوانات و بهطورکلي محيطزيست آسيب ميرسانند، مجازاتي در نظر گرفته شده؛ اما به نظر ميرسد که اين مجازات کافي و بازدارنده نيستند و براي اينکه بتوانيم با اينگونه اقدامات مقابله کنيم، اول به فرهنگسازي درست احتياج داريم و در قدم بعد به تدوين قوانيني که بيشازپيش از حقوق اين جانداران بيزبان حمايت کند!