: سرنوشت عجيب پسري که مادرش را کشته بود
تاریخ انتشار: 95/05/27 8:49
ايران/ تلاش مسئولان واحد اجراي احکام دادسراي جنايي تهران براي شناسايي خانواده يک زن که به دست پسرش به قتل رسيده بود در حالي پس از 8 سال به نتيجه رسيد که پسر اعدامي در اوج نااميدي از مجازات مرگ رهايي يافت.
در اين ماجرا که چهارم تير سال 87 در يکي از محلههاي غرب تهران رخ داد پسر 21 سالهاي در جريان اختلاف خانوادگي مادرش را از پادرآورد و بعد متواري شد.
ساعاتي پس از قتل، همسر ميانسال مقتول- پدرخوانده عامل قتل- که به خانه رفته بود با جسد همسرش روبهرو شد و بلافاصله پليس را خبر کرد. تيم جنايي نيز پس از حضور در محل قتل و بررسيهاي مقدماتي پي بردند زن 48 سالهخفه شده است.شوهر مقتول در نخستين بازجوييها به تيم جنايي گفت: چند ماه قبل «محبوبه» را به عقد موقتم درآوردم. امروز که بهخانه آمدم هرچه زنگزدم کسي در را باز نکرد. در حالي که بشدت نگران شده بودم به ناچار با پيچگوشتي در را باز کردم. به محض ورود نيز با جسد همسرم روبهرو شدم.
در ادامه تحقيقات با توجه به شواهد موجود، در صحنه جنايت اين احتمال مطرح شد که قرباني بهدست يک آشناي خانوادگي به قتل رسيده است.
با طرح اين فرضيه، تجسسها ادامه يافت و در نهايت مأموران به تنها پسر مقتول مشکوک شده و او را بازداشت کردند.
پسر جوان که ابتدا منکر جنايت بود در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: مدتي قبل به دختري علاقهمند شدم و تصميم گرفتم با او ازدواج کنم اما مادرم اجازه نداد. بعد هم بر سر اين موضوع از او کينه بهدل گرفتم و نقشه قتلش را طراحي کردم.
شب قبل از حادثه نيز از شمال به تهران آمدم.
پس از ورود به خانه در حالي که از دستش عصباني بودم به طرفش رفتم و با دست گلويش را فشار دادم. بعد هم هراسان خانه را ترک کردم.
بنابراين با توجه به اعترافهاي عامل قتل، مدارک موجود و بازسازي صحنه قتل پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه کيفري تهران فرستاده شد. بهرغم اينکه هيچيک از اولياي دم قرباني در قيد حيات نبودند و با توجه به درخواست مدعيالعموم، عامل قتل به قصاص با پرداخت تفاضل ديه از سوي خانواده مقتول محکوم شد.
با گذشت چند سال از اين ماجرا، تفاضل ديه مقتول از سوي قوه قضائيه پرداخت شد و عامل قتل در آستانه اجراي حکم قرار گرفت. اما قاضي شعبه 4 اجراي احکام دادسراي جنايي که بهدنبال راه چارهاي براي نجات پسر اعدامي بود او را از زندان به دادسرا فراخواند، اما وي گفت پدر بزرگ و مادر بزرگش چند سال قبل فوت کردهاند و آنها هيچ فاميل نزديک ندارند. اما در جريان گفتوگوي قاضي و محکوم اعدامي، مرد جوان به يادآورد که در دوران کودکي در يکي از شهرهاي شمالي کشور به خانه پسردايي مادرش رفته بود.
از آنجا که طبق قانون در صورت نبود اولياي دم (درجه اول و دوم) ساير اقوام اولياي دم محسوب ميشوند بنابر دستور شناسايي پسردايي مقتول صادر شد. سرانجام پس از تحقيقات گسترده در نهايت اين مرد در اوج ناباوري شناسايي شد. او نيز ساير خواهر و برادرانش را معرفي کرد.حالا با پيدا شدن چند آشناي دور خانوادگي، مرگ و زندگي پسر اعدامي به خواسته آنها گره خورده بود. بدينترتيب آنها پس از حضور در دادسراي جنايي تهران و بررسيهاي لازم، وقتي پي بردند پسر«محبوبه» بشدت پشيمان است او را بخشيدند.بدينترتيب وي از قصاص نجات يافت.