آخرین خبر : زندگيهايي که 5 ساعته فرو ميپاشد/ روايتي از طلاق هاي توافقي
تاریخ انتشار: 95/05/27 10:34
ايران/ ميگويند 80 درصد از طلاقهايي که صورت ميگيرد را به خود اختصاص داده است.اگر در روز 500 طلاق ثبت شود، طلاق توافقي بر صدر جدول نشسته و به راحتي جاري ميشود.
خانم، مثل آب خوردنه، انگار رفتي بانک داري يه
ادامه دارد ...
خانم، مثل آب خوردنه، انگار رفتي بانک داري يه فيش بانکي پر ميکني به همين راحتي. يعني به اين سرعت؟
بله، فقط يه تمبر باطل ميکني و بقيه کارها روتينه و در يه چشم به هم زدن انجام ميشه.
چون راحته طلاق توافقي رو انتخاب کردي؟
خب اولش نميدونستم اين قدر سريع انجام ميشه ولي چون با همسرم موافق بوديم اينو انتخاب کرديم حوصله طول کشيدن و کش وقوسهاي الکي رو نداشتيم.
چطور شد تصميم گرفتي جدا بشي؟
از همون اول زندگي با همسرم مشکل داشتيم. اختلاف فرهنگي شديد بين خانوادههاي ما وجود داشت. از طرفي همسرم خيلي توهم داشت و شکاک و بدبين بود.
اين تنها بخشي از گفتههاي «سارا» يکي از زناني است که براي رهايي از زندگي مشترک، طلاق توافقي را به طلاق غيرتوافقي ترجيح داده. طلاقي که اين روزها آمارش تصاعدي بالا رفته و ميگويند 80 درصد از طلاقهايي که صورت ميگيرد را به خود اختصاص داده است.اگر در روز 500 طلاق ثبت شود، طلاق توافقي بر صدر جدول نشسته و به راحتي جاري ميشود.
مي گويند راحت است. سرجمعش شايد به يک روز هم نکشد. صبح توافق ميکني درخواست طلاق را تنظيم ميکني و بعد از ظهر حکم طلاق را دستت ميدهند. طلاقي که اگر صيغهاش جاري شود ديگر نه راه پس داري و نه راه پيش. با طلاق غيرتوافقي فرق ميکند. فرقش در اين است که همان قدر که راحت انجام ميشود قانون براي رجوعش سخت ميگيرد و به همسرت اجازه برگشت به زندگي مشترک را نميدهد.
«سارا»هم که با طلاق توافقي از همسرش جدا شده با اين نظر موافق است. او راحتي طلاق را به هر چيز ديگري ترجيح داده تا زودتر به قول خودش خلاص شود.
کي تصميم جدي گرفتي جدا بشي؟
از وقتي که فهميدم پاي زن ديگري به زندگي ام باز شده.
همسرت چي، راحت پذيرفت؟
بله به راحتي قبول کرد.
کجا رفتين؟
دادگاه خانواده ونک. يه درخواست داديم و تشکيل پرونده. بعد ما رو فرستادن مرکز مشاوره
مشاور چه کرد؟
مشاور که نبود يه مددکار بود. با ما کمي صحبت کرد که چرا ميخواين جدا بشين و بعد ديد که به نتيجه نميرسيم ما رو فرستاد دادگاه.
همين؟
بله. البته گفت کمي فکر کنيد ولي ما زودتر رفتيم دادگاه و رأي عدم سازش رو گرفتيم.
حق و حقوقت چي؟
تکليف همه چيز تو طلاق توافقي مشخصه. از دارايي گرفته تا مهريه، قبل از اينکه دادخواست بدي راجع به همه چيز تصميمت رو گرفتي.
مهريه تو چي شد؟ بخشيدي؟
آره اگه نميبخشيدم شوهرم طلاقم نميداد.
دارايي چي؟
دارايي مشترک نداشتيم، هيچي بهم نداد.
يعني اين همه سال زندگي و آخرش هيچي؟
چي کار ميکردم مجبور بودم از حقم بگذرم وگرنه قبول نميکرد.
بچه داشتي؟
نه. خب شايد اگه بچه داشتم شرايط فرق ميکرد.
درکل چقدر طول کشيد؟
وقتي دادگاه رأي عدم سازش رو داد سه هفته فرصت داشتيم تا بريم محضر براي طلاق ولي همسرم تو اين مرحله اذيتم کرد و حاضر نبود بياد ولي فکر کنم کمتر از يه ماه شد.
پشيمون نيستي؟
نه.
فکر نميکني اگر مشاور پافشاري ميکرد يا دادگاه سخت ميگرفت شايد اين اتفاق نميافتاد؟
چون سريع انجام ميشه و آدم در شرايط بدي درخواست ميده شايد اگه زمان ميذاشتن و به ما سخت ميگرفتن به زندگي مشترک ادامه ميداديم. وقتي درخواست ميدي دقيقاً تو اوج عصبانيت هستي و از زندگيت خسته شدي.شايد وقتي آروم بشي تصميمت عوض بشه.
مهرم حلال جونم آزاد
اين جملهاي بود که وقتي با «ميترا» سر صحبت رو باز کردم به زبان آورد. با اينکه يک سالي نميشود از زندگي مشترک 16 سالهاش دست کشيده ولي پشيمان نيست و ميگويد اگرچه بهاي سنگيني را پرداخته ولي راهي جز طلاق توافقي نداشته.
بعد از 16 سال زندگي مشترک چرا تصميم گرفتي جدا بشي؟
از ابتداي زندگي مشترکمون، با همسرم مشکل داشتم ولي نه به صورت جدي. اون سالها طلاق در جامعه ما مثل يه تابو بود و قبح داشت ولي رفته رفته طلاق تو کشور ما رايج شده و شايد به همين دليل بود که راحت تونستم تصميمم رو بگيرم.
از کي تصميمت جدي شد؟
از سال گذشته.
پشنهاد طلاق رو کي داد؟ تو يا همسرت؟
از طرف من بود. اول مدتي از هم جدا زندگي کرديم تا شايد وضعيت بهتر بشه ولي بعد از دو ماه همسرم مخالفت کرد و گفت بايد برگردي يا اينکه طلاق بگيري منم چون تمايلي به برگشت نداشتم از همه چي گذشتم و طلاق رو انتخاب کردم.
چرا توافقي، اين طوري که خيلي از حق و حقوقت رو از دست دادي؟
درسته همه چيز رو از دست دادم از جمله مهريه، حتي اموالي که به نامم بود رو به اسم همسرم زدم و فقط تونستم بچه ام رو پيش خودم نگه دارم.
چرا؟
چون اگه اين کارو نميکردم حاضر نميشد طلاق بده.متأسفانه قانون وکالت طلاق به زن نميده و هر زني که مشکل داره مجبوره يا زندگي کنه يا از همه چيزش بگذره.
چقدر طول کشيد تا جدا شديد؟
هيچي صبح رفتيم دادگاه خانواده تشکيل پرونده و دادخواست داديم و بعد يه مشاوره که کاملاً تشريفاتي بود و 5 دقيقه هم طول نکشيد انجام شد و رفتيم حکم عدم سازش گرفتيم.
يعني مشاور از شما نخواست کمي فکر کنيد؟
نه، انگار فقط بايد تو پرونده جلو واژه مشاوره يه تيک ميخورد، همين. فقط امضاش مهم بود نه کارش. خلاصه ساعت دو بعدازظهر کار تموم و صيغه طلاق جاري شد.
به اين سرعت؟
بله، همه چيز در 5 ساعت اتفاق افتاد. خيلي راحت و بدون هيچ مشکلي.
فکر نميکني زمان کميه براي جدا شدن از يه زندگي 16 ساله؟
چرا، ولي ما قبل از اينکه بريم دادگاه پيش مشاور ميرفتيم و با پيشنهاد اون بود که تصميم گرفتيم جدا بشيم.البته فرقي هم نميکرد اگه دادگاهم به ما زمان ميداد بازم حاضر نبوديم برگرديم.
به نظرت طلاق توافقي خوبه؟
بله خوبه، آخه زنها نميتونن درخواست طلاق بدن و تنها مرده که ميتونه. پس تنها راهت اينه که با بخشيدن حق و حقوقت راحت بشي.
«امير» هم از جمله کساني است که پس از سه سال زندگي مشترک ابتدا درخواست طلاق غيرتوافقي ميدهد ولي چون پس از يک سال و نيم موفق نشد از همسرش که به گفته خودش زن زندگي نبود و در عالم مجردي سير ميکرد جدا شود مسير طلاق را تغيير و بالاخره به شکل طلاق توافقي از همسرش جدا شده است. اماهمسر امير برخلاف بقيه زنان هم مهريهاش را مطالبه کرد و هم هر چه به عنوان جهيزيه بود برداشت وبرد.اين زوج پس از يک سال دوندگي با توافق همديگر تن به طلاق توافقي دادند و زندگي سه ساله خود را رها کردند.
«امير» معتقد است که مشاوره دادگاه دردي را دوا نميکند و هستند مشاوراني که دور و بر دادگاه عين کارچاق کنها و دلال عمل ميکنند و بيشتر برايشان ماديات مهم است تا معنويات.آنها به دنبال پولشان هستند و برايشان فرقي نميکند اصغر و اکبر از فريبا و زري جدا بشن يا نه.البته داستان طلاق امير بدون مشاوره تمام شده چراکه ميگويد دادگاه بدون مشاوره رضايت داد تا رأي عدم سازش ما را صادر کنند.خودش معتقد است مشاوران دادگاه تأثيري در روند طلاق ندارند و اگر مشاوره هم بشوي چون پايت به آنجا رسيده ديگر ميخواهي همه چيز زودتر تمام شود.او که تجربه طلاق توافقي وغيرتوافقي را داشته اعتقاد دارد هر طلاقي که سريعتر تکليف فرد را مشخص کند بهتر است و گرفتن زمان فقط وقت آدمها را ميگيرد و بس.
مراکز مشاوره دادگاه تشريفاتي است
فرزين دهدار، وکيل پايه يک دادگستري درباره طلاق توافقي به «ايران» ميگويد: اگر بخواهيم به طور اجمالي به قوانين خانواده نگاه کنيم در قانون مدني راجع به بحث ازدواج مقرراتي وجود دارد.قبل از انقلاب قوانين متعددي درخصوص قانون حمايت از خانواده تصويب شده بود که در مواردي با مباني شرعي و اسلامي مغايرت داشت.
وي ميافزايد: قانونگذار در سال 91 به دليل پراکندگي قوانين مربوط به مهريه، ازدواج و طلاق و...قانوني را تحت عنوان قانون حمايت از خانواده به تصويب رساند که در آن راجع به صلاحيت دادگاههاي خانواده نسبت به طلاق، مهريه، ازدواج، مراکز مشاوره و...مقرراتي وضع کرد که منطبق با قانون مدني و شرعي اسلام بود.
به گفته وي، ماده 58 اين قانون، حدود 11 قانون را نسخ و آنها را در يک قانون تجميع کرد.در واقع اين امر موجب شد تا قوانين مربوط به مسائل فوق از يک نظم واحدي برخوردار شوند.دهدار درباره روند و چگونگي طلاق توافقي بيان ميکند: در طلاق توافقي ابتدا زوجين دادخواستي مبني بر تقاضاي صدور گواهي عدم امکان سازش تنظيم ميکنند و راجع به حقوق مالي مثل مهريه، جهيزيه، نفقه و... و حقوق غير مالي مثل حضانت فرزند مشترک، ملاقات فرزند و..به توافق ميرسند. سپس اين دادخواست به شعب دادگاه خانواده ارجاع ميشود و دادگاه پس از آن دو کار مهم را انجام ميدهد، يکي اخذ گواهي عدم بارداري از زوجه و ديگري ارجاع زوجين به مراکز مشاوره. البته بايد گفت که براساس ماده 18 قانون حمايت از خانواده، دادگاه نميتواند به اجبار زوجين را وادار به مشاوره کند و اين امرآن هم با توجه به نوع اختلاف آنها اختياري است ولي معمولاً عرف است که زوجين مشاوره شوند. همچنين براساس ماده 27 همين قانون، قانونگذار در طلاق غيرتوافقي زوجين را مجبور ميکند تا در مراکز داوري حضور يابند. البته مراکز مشاوره با مراکز داوري متفاوت است. در مراکز داوري زوجين بايد دو نفراز نزديکان بالاي 30 سال خود را به دادگاه معرفي کنند تا داوري کنند. اگر به نتيجه نرسيدند طبق صورتجلسه، دادگاه راجع به اختلاف آنها تصميمگيري ميکند و در همان جلسه گواهي عدم سازش توسط دادگاه صادر و زوجين در محضر حاضر و صيغه طلاق جاري ميشود.
وي يادآور ميشود: نکتهاي که در عمل در دادگاهها اتفاق ميافتد و ما شاهد آن هستيم اين است که ماده 18 و اجراي آن امروزه حالت تشريفاتي و ظاهرسازي به خود گرفته و کاري که مشاوره انجام ميدهد علمي و کارشناسي نيست به همين دليل زوجين ميتوانند ظرف يک روز و درمدت خيلي کوتاه روند طلاق توافقي را طي کنند.
اين وکيل پايه يک دادگستري درباره اينکه مشاوره چقدر ميتواند در کاهش طلاق مؤثر باشد، ميگويد: بايد توجه داشت که طلاق علل مختلفي دارد ميتواند اجتماعي، فرهنگي و...باشد به همين دليل دادگستري و دادگاه خانواده آخرين حلقه داستان طلاق است. در واقع آخرين مرحله تلقي ميشود پس نبايد انتظار داشت که دادگستري و دادگاه خانواده جور همه حلقههاي موجود در مسير روند طلاق را بکشد.از اين رو نبايد ازمراکز مشاورهاي که در دادگاههاي خانواده هستند انتظار معجزه داشت.
وي معتقد است امکان سازش درمراکز مشاوره دادگاههاي خانواده تقريباً وجود ندارد چون زوجين قبل از مراجعه به دادگاه و تنظيم دادخواست همه راههاي ممکن را طي کردهاند. به نظر ميرسد مشاوره بايد قبل از ارائه دادخواست باشد نه بعد از آن، آن هم با اراده و خواست زوجين نه اجبار که اين نياز به فرهنگسازي دارد چون ايجاد تفاهم به اجبار امکانپذير نيست.
دهدار درباره اينکه طلاق توافقي بهتر است يا طلاق غيرتوافقي بيان ميکند:طبيعي است طلاق توافقي بهتر است چون در غير اين صورت زوجين درگير مسائلي مثل مهريه و نفقه وغيره ميشوند که زمان طلاق را به تعويق بيندازند.از طرفي بايد توجه داشت که اگر طلاق توافقي وجود نداشته باشد و افراد به زور با هم زندگي کنند آسيبهاي اجتماعي افزايش مييابد.
وي در ادامه به حق و حقوق زوجه در طلاق توافقي اشاره ميکند ومي گويد: متأسفانه در طلاق توافقي قانونگذار حداقل حقوق را براي زوجه در نظر نگرفته است چون فرض قانون اين است که زوجين راجع به مسائل توافق ميکنند و اگر زوجه خواهان طلاق است پس درباره حق و حقوق خود به توافق رسيده است بنابراين قانونگذار به نظر او احترام ميگذارد.
دهدار ميافزايد: در طلاق توافقي چون از نوع خلعي است و زن تمام يا قسمتي از مهريه خود را ميبخشد بنابراين حق رجوع مرد ساقط ميشود ومرد نميتواند بعد از جاري شدن صيغه طلاق رجوع کند.
طلاق لحظهاي خوب نيست
امانالله قرايي مقدم جامعه شناس نيز معتقد است که هيچ کس بهتراز خود زوجين نميتواند درباره زندگي آنها تصميم بگيرد. درست است که مشاوره خوب است ولي مشاور نميتواند در يک زمان کم به خصوصيات شخصيتي و فرهنگي و اخلاقي افراد اشراف پيدا کند.
وي ميگويد: بحث طلاق توافقي متأسفانه به دليل تأثيرات سوء رسانهها و شبکههاي اجتماعي که اغلب راحت بودن آن را مطرح ميکنند رو به افزايش است چراکه مشکلات و پيچ وخمهاي طلاق غيرتوافقي را ندارد و به همين دليل اين امر رايج ومرسوم شده است.
اين جامعه شناس که سالهاي زيادي را صرف مطالعات و بررسيها براي موضوع طلاق کرده ميافزايد: وقتي ارزشها و هنجارها فرو ميريزد و جامعه دچار بيماري فرهنگي ميشود به طوري که عدهاي براي طلاق جشن ميگيرند، به طور قطع آمار طلاق در جامعه سير صعودي پيدا ميکند.
قرايي مقدم يکي از معضلات طلاق توافقي را در راحت بودن آن ميداند و بيان ميکند: در گذشته دو نفر از نزديکان و افراد معتمد خانواده به عنوان داور در دادگاه حاضر ميشدند و سعي ميکردند تا روند طلاق به تعويق بيفتد و گاهي همين تأخير موجب پشيماني زوجين از طلاق ميشد ولي امروز سادگي و راحتي موضوع سبب شده تا طلاق لحظهاي اتفاق بيفتد که خوب نيست.
به اعتقاد وي، طلاق آغاز فساد و فروريختگي شخصيت و شايستگي فرد است بنابراين ازدواج بايد براساس شناخت عقلاني باشد نه از روي هوا وهوس.علاوه بر آن بايد خانوادهها وحتي آموزش و پرورش در وظيفه مدارکردن و مسئوليتپذيرکردن بچهها بيشتر تلاش و سرمايهگذاري کنند.