ماجراي نابينايي که از بند حبس رهايي يافت
تاریخ انتشار: 95/05/27 13:19
تسنيم/ جوان ناشنوا و نابينايي که به خاطر عجز از پرداخت مهريه همسرش راهي زندان شده بود، با کمک ستاد ديه و خيرين و نيکوکاران از زندان آزاد شد.
ناشنوا و نابيناست؛ نه گوشي براي شنيدن دارد و نه چشمي براي ديدن. «سعيد - الف» ساکن قزوين و دهه شصتي است.
34 سال دارد و دو بار ازدواج کرده و پسري هشت ساله از ازدواج با همسر اولش با او زندگي ميکند. به خاطر مشکلاتي جسمي و ذهني، همسر اولش جدا ميشود و سعيد ميماند و پسر 8 سالهاش اما چون زندگي تنهايي آن هم با يک بچه و با اين شرايط جسماني برايش سخت بود، تصميم ميگيرد دوباره ازدواج کند.
چند ماهي بيشتر از اين تجديد فراش در سال 92 نگذشته بود که همسر دوم هم راه همسر اول را در پيش ميگيرد، اما با اين تفاوت که پيش از جدايي مهريهاش را به اجرا ميگذارد آن هم مهريه 313 سکهاي که تصور داشتن اين همه دارايي به قول خود سعيد دور از ذهن و فکرش قلمداد ميشود.
به دنبال همين مطالبه، سعيد ناشنوا و نابيناي قصه ما که با کارگري در يک گاوداري و حقوق ماهانه 450 هزار توماني امرار معاش ميکرد، عاجز از پرداخت مهريه با حکم دادگاه روانه حبس ميشود.
به دليل سختي زندگي در ندامتگاه مرکزي قزوين و مشکلات فراواني که مسئولين زندان براي ارتباط گرفتن با او داشتند و با درنظر گرفتن شرايط خاص اين مددجو، قاضي پرونده، حکم به اعسار ميدهد و پرداخت مهريه را براي او تقسيط و مبلغي معادل 20 ميليون تومان را به عنوان پيش قسط براي او تعيين ميکند.
سعيد که از پرداخت پيش قسط هم عاجز بوده سه ماهي را در زندان ميماند که در نهايت پس از مشقات فراوان و با کمک مددکاران زندان پرونده وي در ستاد ديه تشکيل و در مدت کوتاهي روند اعطاي تسهيلات به اين زنداني در دستور کار اين نهاد حمايتي قرار ميگيرد.
خوشبختانه ستاد ديه با کمک خيرين خداجوي استان قزوين به اين جوان ناشنوا و نابينا اين مبلغ مورد نياز کمک شده و او به مدد همين مساعدت از بند حبس رهايي مييابد تا از اين پس با کمک پدر و مادر پيرش که در خانهاي اجارهاي زندگي ميکنند، فرزند هشت سالهاش را زير بال و پر گرفته و روزگار بگذراند.