#داستان_کوتاه| داستانی جالب از تست یک استاد بر دانشجویانش!
زمانی كه دانشجوی پزشكی بوديم، در بخش قلب استادی داشتيم كه از بهترين استادان ما بود. او در هر فرصتی كه به دست میآورد سعی میكرد نكتهی جديدی به ما بياموزد و دانستههای خود را در بهترين شكل ممكن به ما منتقل میكرد. او در فرصتهای مناسب، ما را در بوتهی تجربه و عمل قرار میداد.
در اولين روزهای بخش، ما را به بالين يك مرد جوان كه تازه بستری شده بود برد. بعداز سلام و ادای احترام، به او گفت: اگر اجازه میدهيد، اين همكاران من نيز قلب شما را معاينه كنند. مرد جوان نيز پذيرفت. سپس رو به ما كرد و گفت: هر يك از شما صدای قلب اين بيمار را به دقت گوش كنيد و هر چه میشنويد روي تكه كاغذ يادداشت كنيد و به من بدهيد. نظر استاد از اينكه اين شيوه را به كار ميبرد اين بود كه؛ اگر كسی از ما تشخيصاش نادرست بود، از ديگری خجالت نكشد.
هر يك از ما به نوبت، قلب بيمار را معاينه كرديم و نظر خود را بر روی كاغذی نوشته، به استاد داديم.
همه مايل بوديم بدانيم كه آيا تشخيصمان درست بوده يا خير؟…
استاد نوشتههای ما را تك تك مشاهده و قرائت كرد. جوابها متنوع بودند. يكی به افزايش ضربان قلب اشاره كرده بود، يكی به نامنظمی ريتم آن، يكی نوشته بود ضربانات طبيعی هستند، يكی ريتم گالوپ ضعيف شنيده بود، يكی اظهار كرده بود كه بيمار چاق است و صداهای مبهم شنيده میشوند و يكی به وجود صدای اضافی در يكی از كانونها اشاره كرده بود.
استاد چند لحظهیی سكوت كرد و به ما مینگريست، منتظر بوديم تا يكی از آن نوشتهها را كه صحيحتر بوده معرفی نمايد. اما با كمال تعجب استاد گفت: متاسفانه همهی اينها غلط است و در حالیكه تنها كاغذ باقيمانده در دست راستش را تكان میداد، ادامه داد: تنها كاغذی كه میتواند به حقيقت نزديك باشد اين كاغذ است كه نويسندهی آن بدون شك، انسانی صادق است كه میتواند در آينده پزشكی حاذق شود. نوشتهی او را میخوانم، خودتان قضاوت كنيد.
همه سر پا گوش بوديم تا استاد آن نوشتهی صحيح را بخواند.
ايشان گفت: در اين كاغذ نوشته متاسفانه به علت كم تجربگی قادر به شنيدن صدايی نيستم و در حالیكه به چشمان متعجب ما مینگريست ادامه داد: من نمیدانم در حالیكه اين بيمار دكستروكاردی دارد، و قلبش در طرف راست قرار گرفته، شما چگونه اين همه صداهای متنوع را در طرف چپ سينهی او شنيدهايد؟…
بچههای خوب من، از همين حالا كه دانشجو هستيد بدانيد كه؛ تشخيص ندادن، عيب نيست، ولی تشخيص غلط گذاشتن بر مبنای يك معاينهی غلط، عيب بزرگی محسوب میشود و میتواند برای بيمار خطرناك باشد. در پزشكی دقت، صداقت، حوصله و تجربه، حرف اول را میزنند. سعی كنيد با بیدقتی برای بيمار خود، تشخيص نادرستی ندهيد و يا برای او تصميمی ناصواب نگيريد.
در هر موردی تشخیص منصفانه باید داشته باشیم در این صورت #قضاوت کمتری خواهیم داشت
مطلب فوق یک درس انسانی است، و البته نه فقط در علوم پزشکی، بلکه خوب است انصاف را بیاموزیم تا #انسانیت را در #زندگی جاری کنیم.
این مطلب از طرف یکی از همراهان (#samie) آموزش مجازی ارسال شده ؛ شما هم اگر مطلبی دارید برای ما بفرستید تا به اسم خودتان منتشر کنیم