زنده باد ولایت:*شاید این بیستویکمین ترجمه از «شازده کوچولو» باشد. مترجمان نامآشنا و گمنام فراوانی سراغ این کتاب رفتهاند. مدیا کاشیگر البته ازجمله چهرههای سرشناس در این بین به شمار میآید. منتها پیش از او بزرگانی چون محمد قاضی، احمد شاملو و ابوالحسن نجفی هم سراغ ترجمه این کتاب رفته بودند.
روزنامه شهروند - محبوبه قوام:
شاید این بیستویکمین ترجمه از «شازده کوچولو» باشد. مترجمان نامآشنا و گمنام فراوانی سراغ این کتاب رفتهاند. مدیا کاشیگر البته ازجمله چهرههای سرشناس در این بین به شمار میآید. منتها پیش از او بزرگانی چون محمد قاضی، احمد شاملو و ابوالحسن نجفی هم سراغ ترجمه این کتاب رفته بودند. جالب اینجاست مقایسه ترجمهها نکات قابل تأملی را پیش چشم میآورد. چند وقت پیش شبکه مترجمین در ایران مقایسهای بین ترجمهها انجام داد که مرور آن خالی از لطف نیست. البته این مقایسه صرفا به شکل تطبیق فارسی متنها آمده بود اما مسائل بسیاری را روشن میکرد. ازجمله اینکه ترجمه قاضی، ترجمهای کلاسیک است که در آن از تعابیر کهنهتر استفاده شده، ترجمه شاملو کمی شاعرانه است و مناسبترین ترجمه شاید ترجمه ابوالحسن نجفی باشد. به این تطبیق نگاه کنید:
ترجمه احمد شاملو
آهي کشيد و سخت احساس شوربختي کرد. گلش به او گفته بود که از نوع او تو تمام عالم فقط همان يکي هست و حالا پنجهزار تا گل، همه مثل هم، تو يک گلستان! فکر: «اگر گل من اين را ميديد بدجور از رو ميرفت. پشت سر هم بنا ميکرد سرفهکردن و، براي اينکه از هو شدن نجات پيدا کند خودش را به مردن ميزد و من هم مجبور ميشدم وانمود کنم به پرستاريش، وگرنه براي سرشکسته کردنِ من هم شده راستي راستي ميمرد...» و باز تو دلش گفت: «مرا باش که فقط با يک دانه گل خودم را دولتمندِ عالم خيال ميکردم در صورتيکه آنچه دارم فقط يک گل معمولي است. با آن گل و آن سه آتشفشان که تا سر زانومند و شايد هم يکيشان تا ابد خاموش بماند شهريار چندان پرشوکتي به حساب نميآيم.»
ترجمه ابوالحسن نجفی
[ بازدید : 957 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]