: ماجراي گروگانگيري و چک 7 ميليارد توماني زوج پزشک
تاریخ انتشار: 95/05/28 9:28
ايران/ رسيدگي به پرونده خانم دکتري که از سوي شوهرش متهم است در آستانه طلاق و براي پس گرفتن چک 7 ميليارد توماني از همسرخود، سناريوي ربودن وي را طراحي و با کمک يک مرد آن را اجرا کرده است با دستگيري مردي وارد مرحله تازه اي شد .
چندي قبل مرد ميانسالي به دادسراي مشهد رفت و درحالي که مدعي بود شب گذشته ازسوي چند مرد ربوده شده است به بازپرس احمدينژاد گفت: من پزشک و صاحب يک کلينيک هستم. همسرم نيز دندانپزشک است. با آنکه چند سال قبل با عشق و علاقه ازدواج کرديم اما خيلي زود متوجه شديم که باهم هيچ نقطه مشترکي نداريم. روز به روزنيز اختلافهايمان بيشتر ميشد تا اينکه همسرم درخواست طلاق داد و به جاي مهريهاش نيز کلينيک را تصاحب کرد.اين درحالي بود که مدتي قبل همسرم به خاطر حساب و کتابهاي مالي مشترک يک چک 7 ميليارد توماني به من داد. اما با شروع اختلافهاي خانوادگي او به اين فکر افتاد هر طور شده چک را به دست آورد.
برگههاي سفيد امضا
او سپس براي اجراي نقشهاش مردي را به مطبم فرستاد تا با طرح دوستي، چک را به نحوي از من بربايد. مرد ناشناس که خود را شهريارواز کارمندان يک نهاد معرفي ميکرد به عنوان بيمار وارد مطبم شده بود. البته با چنان اعتماد به نفسي صحبت ميکرد که باورم شده بود مرد مهمي است. اگرچه بعدها متوجه شدم تمام حرفهايش دروغ بوده است.
شب گذشته نيز اوتلفني تماس گرفت و به بهانه کاري با من در خيابان قرار گذاشت. اما زماني که به محل قرار رفتم ناگهان همراه دو مرد ناشناس ديگربه طرفم حمله ورشده و مرا با زور سوار خودروکردند. آنها مرا به محل خلوتي کشانده و بعد از کتک و تهديد مجبورم کردند تا برگههاي سفيدي را در قبال چک 7 ميلياردي امضا کنم!»به دنبال اظهارات شاکي تحقيقات تخصصي در اين باره آغاز شد. باتوجه به اينکه هيچ رد و نشاني از شهريار در دست نبود، کارآگاهان به بازبيني دوربينهاي مداربسته کلينيک پرداخته و تصوير متهم ميانسال را به دست آوردند.
در ادامه تحقيقات نيزرد متهم در تهران کشف شد. با کشف نشاني محل زندگي شهريار، تيمي از کارآگاهان مبارزه با جرايم جنايي مشهد با دريافت نيابت قضايي راهي تهران شده و مرد ميانسال را شامگاه سهشنبه در پايتخت دستگير کردند.
وي ديروز براي تحقيقات مقدماتي مقابل بازپرس مرشدلو از شعبه هفتم دادسراي جنايي پايتخت ايستاد و درخصوص اتهام آدم ربايي گفت: حدود يک سال قبل براي زيارت به مشهد رفته بودم که دچار تنگي نفس شدم. بعد هم به کلينيکي در اطراف مسافرخانه مراجعه کردم. از آنجا که با لهجه صحبت ميکنم آقاي دکترخيلي زود سر صحبت را باز کرد وبعد هم با چرب زباني اعتمادم را جلب کرد.من درمجموع سه بار آقاي دکتر را ديده بودم. تا اينکه يک روز او به من گفت با همسرش بر سر مهريه مشکل دارند و ساختمان کلينيک را نيزبه جاي مهريه تصاحب کرده است. اما مدعي شد يک برگ چک متعلق به همسرش را به دست آورده و با جعل امضاي او ميخواهد 7 ميليارد تومان از همسرش بگيرد. بعد هم از من خواست که باهم به محضر برويم و شهادت دهم که چک متعلق به همسر مسعود است. اما من زير بار نرفتم و قبول نکردم. چرا که واقعيت را نميدانستم و نميتوانستم شهادت دروغ بدهم. زماني هم که مسعود متوجه شد من به درخواستش عمل نميکنم کينه شديدي از من به دل گرفت و چنين شکايتي را مطرح کرد.پس ازاين اظهارات، متهم از سوي کارآگاهان راهي مشهد شد تا تحقيقات تکميلي در اين باره صورت گيرد.