در ادامه مطلب مطالعه فرمایید
در حالی که قرآن شهوت برای زنان را به عنوان مثالی از شیفتگی به لذتهای دنیا ذکر میکند (مثلاً آلعمران ۱۴)، آمیزش جنسی را شیطانی و یا لزوماً موجب دلبستگی به دنیا در نظر نمیگیرد. قرآن آمیزش جنسی را ویژگی مهمی از دنیای طبیعی دانسته و در مورد آن قوانینی وضع میکند. قرآن بصورت خاص لذت جنسی را تأیید کرده و آمیزش را تنها و تنها وسیلهای برای تولید مثل در نظر نمیگیرد. قرآن آمیزش را به حوزه نهادهای ازدواجی و بردهداری منحصر کرده، ازدواج با محارم، زنا، فاحشگی، و رابطه همجنسگرایی مرد را محکوم کرده و مقاربتهای جنسی ای که در عربستان قبل از اسلام موجود بوده را از طرقی تغییر داده و یا محدود کردهاست.[۴]
از دیدگاه قرآن وجود جفتها بخشی از نظم و ترتیب موجود در طبیعت است و شاهدی بر وجود خدا و یکتا بودن او میباشد («و از هر چیزی جفت خلق کردیم باشد شاید شما متذکر شوید»[ذاریات ۴۹]) و این اصلی است که انسان نیز مشمول آن است. قرآن میگوید: «و یکی از آیات او این است که برای شما از خود شما همسرانی خلق کرد تا به سوی آنان میل کنید و آرامش گیرید و بین شما مودت و رحمت قرار داد و در همین نشانهها هست برای مردمی که تفکر میکنند.»[روم ۲۱] قرآن همچنین صحبت از آفرینش انسان از یک نفس واحد کرده: «اوست که شما را از یک تن آفرید و همسر او را از او آفرید تا بدو آرام گیرد» که به عقیده دوین استوارت (به انگلیسی: Devin J. Stewart) اشارهای به این دیدگاه دارد که دلیل جاذبه بین زن و مرد این است که از یک نفس خلق شدهاند، ایدهای که در آثار افلاطون و در متون یهودی دوران پس از تثبیت کتاب مقدس یافت میشود. البته قرآن از ذکر داستانی که در آن حوا از دنده آدم خلق میشود و سلسه مراتب مربوطه، اجتناب کرده و حدیثی هم موجود است که زنان را شقائق (نیمه) مردان توصیف میکند. آیه ۱۸۷۷ سوره بقره میگوید: «ایشان پوشش شما و شما پوشش ایشان هستید… پس با ایشان درآمیزید و از خدا آنچه که برایتان مقدر کرده طلب کنید.»[بقره ۱۸۷] امتناع از آمیزش جنسی و تجرد در اسلام هیچگونه ارزشی به حساب نمیآید. قرآن در نساء ۲۳ لیستی از آمیزشهای جنسی غیر مشروع را ذکر کردهاست. همچنین قرآن رسم قبل از پیدایش اسلام که به ارث بردن یا ازدواج با زنان پدر یک شخص بوده را ممنوع کرد.[۴]
به عقیده دوین استوارت اگر چه برخی از آیات قرآن صحبت از رابطه متقارن بین زن و مرد میکنند ولی آیات دیگری نشان میدهند که حقوق زن و مرد متفاوت میباشد. با استناد به اینکه خطاب قرآن در خیلی از آیات پیرامون آمیزش جنسی و ازدواج به مردان است، و به عنوان مثال به مردان چندهمسری را اجازه میدهد نتیجه میگیرد که هدف ازدواج ارضای نیازهای مردانه و ادامه نسل او از طریق مرد میباشد. البته دوین استوارت این را میافزاید که آیاتی نیز هستند که به زنان حقوق ازدواجی اعطا کرده و فرای مسئله تولید مثل، به نیاز آنها به آمیزش جنسی و بهره بردن از معاشرت توجه میکند.[۴] زنان مسلمانی مانند اسما بارلاس تفاسیری غیر مردسالارانه از قرآن ارائه کردهاند.[ف ۴]
طبق دانشنامهٔ قرآن، قرآن محدودیتی در مورد نحوه انجام آمیزش جنسی مقرر نمیکند:«زنان شما کشتزار شمایند از هرجا و یا هر وقت[انی شئتم] که خواستید به کشتزار خود درآئید و درصدد پدیدآوردن یادگاری و نسلی برای خود برآئید.»[بقره ۲۲۳] تفاسیر ذکر میکنند که شأن نزول این آیه رد دیدگاه برخی از یهودیان معاصر محمد بود که آمیزش جنسی فرجی از پشت (با آمیزش مقعدی اشتباه گرفته نشود) را رد کرده و معتقد بودند باعث کج شدن چشم بچهها میشود. قرآن راجع به آمیزش مقعدی صحبتی نمیکند اگر چه احادیثی هست که آن را ممنوع کرده و احادیث اندکی هم آن را اجازه میدهند.[۴] آمیزش مقعدی در بین اهل سنت حرام بوده و در بین شیعیان شدیداً مکروه میباشد. استدلال امامان شیعه برای حرام ندانستن آمیزش جنسی مقعدی گفتار لوط پیغمبر است که دختران خود را به قومش عرضه کرد[ف ۵] در حالیکه میدانست آن مردم دخترانش را فقط برای وطی از دبر میخواهند.[ف ۶]
آمیزش جنسی با زنان در حال حیض (بقره ۲۲۲) ممنوع شدهاست. در احادیث ذکر شده که هنگام آمیزش افراد روی خود را بپوشانند. به مردان توصیه شده که تا زمانی که شریکشان ارضا نشده آمیزش را قطع نکنند. روایتی از محمد نقل شده که میگوید: «بر روی زنانتان همانند یک حیوان نیافتید. بگذارید بین شماها رسولی باشد.» پرسیدند «آن چیست، ای رسول خدا؟» او پاسخ داد «بوسیدن و حرف زدن». برخی گزارشها و دستورالعملهای آمیزشی از محمد نقل قول میکنند که نسبت به تولید صداهای هیجانآمیز و ناله هنگام آمیزش اعتراضی نداشتهاست.[۴]
قرآن در آیه (مائده ۵) اجازه ازدواج میان اهل کتاب و مسلمانان را صادر میکند. همچنین در آیه (بقره ۲۲۱) میگوید «با زنان مشرک ازدواج[لا تَنکِحُوا] مکنید تا ایمان آورند و یک کنیز باایمان بهتر است از زنی مشرک هر چند آن زن مورد شگفت و خوشایندتان باشد.» این آیه به طرق مختلف ممکن است معنا شود زیرا نکاح هم به معنی ازدواج و هم آمیزش جنسی میباشد؛ بعلاوه برخی از فقها مشرکین را اعم از یهودیان و مسیحیان هم دانسته و آیه ۲۲۱ سوره بقره را ناسخ آیه ۵ سوره مائده در نظر گرفتهاند.[۴۲] علیرغم این بحثها، بسیاری از فقهای شیعه ازدواج میان مردان مسلمان و زنان اهل کتاب را مجاز میدانند. اما بصورت سنتی اتفاق نظری در رد ازدواج زنان مسلمان با مردان غیرمسلمان وجود دارد.[۴۳] در دوران معاصر برخی استنتاجات فقهی مربوط به این حکم را زیر سؤال بردهاند.[۴۴]بگفته یوهانان فریدمن آیه ۲۲۱۱ سوره بقره برای مسلمانان مشکلساز بوده: بر اساس دیدگاه غالب فقهای قدیمی مسلمانان نمیتوانستند با کنیزان مشرک یا زرتشتی آمیزش داشته باشند. یوهانان فریدمن میگوید که فقها راه حل خلاقانه «اجبار به پذیرش اسلام» برای این مشکل پیشنهاد کردند، بدون اینکه به آنچه فریدمن تناقض آن با آیهٔ «هیچ اکراهی در این دین نیست»[بقره ۲۵۶] میخواند، توجه کنند. به عنوان مثال احمد بن حنبل میگوید که زنان مشرک و زرتشتی که به اسارت گرفته میشوند، باید مجبور به پذیرش اسلام شوند؛ اگر پذیرفتند آمیزش جنسی با آنها مجاز است؛ اگر نپذیرفتند فقط باید خدمتکاری کنند و آمیزش جنسی با آنها مجاز نیست. از طرف دیگر محمد ادریس شافعی در هنگام پرداختن به این موضوع صحبتی از اجبار برای پذیرش اسلام نمیکند.[۴۲]