در محضر بزرگان/ اهل عزّت با سه چيز نجات پيدا ميکنند
تاریخ انتشار: 95/05/31 20:35
تسنيم/ مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي مي فرمود:
خلوت کنيد. خلوت خيلي خوب است. خلوت جَلوَت ميآورد، يعني جلال ميدهد. جلال يعني شلوغ ميشود يعني ملائک ميآيند. جَلوَت جاي شلوغ را ميگويند. خلوت جايي است که مردم تخليه ميکنند و تنها خودت هستي. اميدوارم خلوتمان با جلوتمان قاطي شود. آخرهاي عمر هم خلوت، هم جلوت، همهاش خدا باشد.
دوست خدا باشيد، عزيران خدا باشيد. هم در خلوت، هم در جلوت. والاّ خلوت و جلوت مزاحم همديگر هستند. اهل دنيا به زحمت ميافتند، ميگويند اينها کيستند که همهاش ذکر ميگويند! مردم نان ندارند بخورند، اينها مينشينند ذکر ميگويند. همين يک کلاس دنياست که تفرقه دارد. همين کلاس هم تازه براي شيعيان برزخ است. برزخ يعني بين آب و خاک، بين خوب و بد، بين زشت و زيبا. يک دسته انسان را از اين طرف ميکشند يک دسته از آن طرف تا وقتي که برسيم به قيامت. قيامت ديگر سرتاسر راه است. آنجا يکسره خوبان خدايند. دورويي نيست، جنّت و قرب است.
سه چيز سبب نجات انسان است. هرکس ميخواهد از ذلّت، خفّت و ظلم نجات پيدا کند، اين سه چيز را بر روي قلبش يادداشت کند. هر کس ميخوهد از ظلمتِ جهل و ذلّت و خواري نجات پيدا کند اين سه چيز را مراقب باشد. يک وقت خودت را کم نشماري! دنيا مانند اين است که خداي ناخواسته اگر کسي مرض بدي داشته باشد بدنش زخم باشد چرک و کثافت بدنش را گرفته باشد و زخمهايش کِرم بيفتد، بعد يک عدّهاي بخواهند از آن زخمها استفاده کنند. طبيعت خواهي اينطور است برادر من! يک وقتي خودت را کم نشماري بگويي نانم کم است، اين کم است، آن کم است. خداوند ما را براي شرافت آفريده است. خواسته که ما عبد خدا باشيم، از نور استفاده کنيم، عزّت خودمان را حفظ کنيم. از اين شهر به اين ذليلي نجات پيدا کنيم.
اهل عزّت با سه چيز نجات پيدا ميکنند و به عزّت ميرسند. يکي ايمان به خدا؛ يعني با قلبت خدا را اقرار کن و او را ياد کن. دوّم عمل صالح است، يعني اين اعمالي که انجام ميدهي، بچهات را نان ميدهي، راه ميروي، در اجتماع حضور داري کار و تلاش مي کني همه براي خدا باشد. فرمان او را ببري و عمل صالح انجام دهي. سوّم هم اينکه در کم و زياد صبر داشته باشي. مريض ميشوي سالم ميشوي، بر آنها صبر کني. اين سه چيز بشر را از آن ذلتي که تعريف ميکنند بيرون ميآورد.
کسي که ايمان به خدا آورده وقتي عمل صالح انجام داد منّت آن را سر خلق خدا نميگذارد. مخلوقات مگر چه دارند که بخواهد سرشان منّت بگذارد. اين خداست که همه چيز به انسان داده است. چرا ميگوييد بودم که اينطور کردم، من بودم که آنطور خواستم و اعمالتان را به ياد بدهيد. هرچه ميتوانيد در عمل خالص باشيد. کسي که براي خدا کار کرده است جزايش را هم از خدا دريافت ميکند. زن و بچههايتان هم مال خدا هستند، درست است که نانشان با شماست آبشان با شماست، اما مال خدا هستند. خود شما هم مال خدا هستيد. پس انسان هر کاري مي کند خالص براي خدا باشد. عمل خالص خيلي لازم است.
کتاب طوباي محبّت جلد دوم – ص 130
مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابي