زنده باد ولایت : پرداخت هزینه های بیمارستان برای خانواده ام امکان پذیر نیست و ما نمی توانیم از همسایه ای که برادرم را به این حال و روز انداخته است، گذشت کنیم. در حالی که دیگران برای تامین مخارج زندگی به ما کمک می کنند، چطور می توانیم 500 هزار تومان هزینه درمان را بپردازیم.
دختر 16 ساله در حالی که برگه شکایت از پسر همسایه را روی میز کارشناس و مشاور کلانتری سپاد مشهد میگذاشت، به زندگی همراه با بدبختی خانواده اش اشاره کرد و گفت: در کلاس دوم ابتدایی تحصیل می کردم که با کلمه سرطان آشنا شدم. مادرم مجبور بود برای تامین هزینه های زندگی در منازل دیگران یا مزرعه روستاییان کار کند چرا که پدرم به مواد مخدر Drugs اعتیاد داشت و همواره بیکار بود. مادرم با پول زحمت کشی، شکم شش فرزند قد و نیم قدش را سیر می کرد تا این که فهمیدم مادرم دچار سرطان ریه شده است و اطرافیان این کلمه خطرناک را برای مادرم به کار می بردند.
پرداخت هزینه های بیمارستان برای خانواده ام امکان پذیر نیست و ما نمی توانیم از همسایه ای که برادرم را به این حال و روز انداخته است، گذشت کنیم. در حالی که دیگران برای تامین مخارج زندگی به ما کمک می کنند، چطور می توانیم 500 هزار تومان هزینه درمان را بپردازیم.
دختر 16 ساله در حالی که برگه شکایت از پسر همسایه را روی میز کارشناس و مشاور کلانتری سپاد مشهد میگذاشت، به زندگی همراه با بدبختی خانواده اش اشاره کرد و گفت: در کلاس دوم ابتدایی تحصیل می کردم که با کلمه سرطان آشنا شدم. مادرم مجبور بود برای تامین هزینه های زندگی در منازل دیگران یا مزرعه روستاییان کار کند چرا که پدرم به مواد مخدر Drugs اعتیاد داشت و همواره بیکار بود. مادرم با پول زحمت کشی، شکم شش فرزند قد و نیم قدش را سیر می کرد تا این که فهمیدم مادرم دچار سرطان ریه شده است و اطرافیان این کلمه خطرناک را برای مادرم به کار می بردند. آرام آرام وقتی سیخ و سنجاق را در دست مادرم دیدم فهمیدم که او هم مانند پدرم معتاد Addicted شده است ولی بستگانمان اصرار داشتند مادرم به خاطر بیماری سرطان باید مواد مخدر مصرف کند. در این شرایط، من هم مجبور شدم برای تامین هزینه های زندگی در مزارع گوجه و بادمجان کار کنم تا کمک خرج خانواده باشم، با این وجود دیگر نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و در همان دوران ابتدایی ترک تحصیل کردم. از وقتی مادرم معتاد شد، زندگی بر من نیز سخت می گذشت چرا که اگر کار اشتباهی می کردم مادرم با همان سیخ مواد کشی مرا داغ می کرد که هنوز آثار آن زخم ها بر دستانم باقی است ولی من تصمیم گرفتم بیشتر کار کنم تا مادرم را برای ترک اعتیاد به کمپ بفرستم. در این روزها وضعیت پدرم کمی بهتر شده بود و او می توانست هزینه های اعتیادش را تامین کند اما از سوی دیگر مادربزرگ، خاله و دایی ام از روستا به دلیل خشکسالی و کمبود امکانات به منزل ما آمدند تا در کنار ما زندگی کنند با اضافه شدن هزینه های آن ها، من کاری خدماتی در یک تالار پیدا کردم تا دو شیفت سر کار بروم چرا که در شرایط بد اقتصادی قرار داشتیم و حتی یک جفت کفش را با مادرم به طور مشترک استفاده می کردیم. در همین وضعیت ناگهان پسر همسایه وارد منزل ما شده و برادرم را به بهانه گرفتن کبوترش به شدت کتک زده بود. حال برادرم آن قدر وخیم بود که او را 48 ساعت در بخش آی سی یوی بیمارستان امام رضا(ع) بستری کردند اما وقتی پزشکان تشخیص دادند که باید برادرم از بیمارستان مرخص شود، تازه فهمیدیم که باید 500 هزار تومان برای هزینه های درمانی او پرداخت کنیم. اکنون نیز با گرو گذاشتن شناسنامه و کارت ملی، برادرم را از بیمارستان مرخص کردیم ولی این بار قصد گذشت از پسر همسایه را نداریم چرا که او در سال 93 نیز مادرم را کتک زده بود و ما به خاطر همسایگی گذشت کردیم ولی ...
این خبرها را از سایت رکنا از دست ندهید:
ادعای عجیب مرد متجاوز در دادگاه تهران / یلدا نه دختر بود و نه پسر! + عکس
قتل ناموسی برادر در ویلای نیمه ساخته / شعبان طلب خود را در خلوت زن برادرش صاف کرد! + عکس
اعدام در ملاء عام برای 6 مرد که در باغ ویلای مشهد نقشه تبهکاری کشیدند + عکس
قاتل ابوالفضل11ساله: پشیمانم! + عکس
دستگیری 30 دختر و پسر مست در وضعیت بد در پارتی شبانه در ورامین
تجاوز وحشیانه ناصر به 3 زن + عکس
اقدام شوم با شاهین به بهانه نشان دادن سگ در خانه مجردی در تهران
قتل هولناک زن باردار / شوهر این زن نمایش عجیبی به راه انداخت
سارا از 7 سالگی و ناخواسته مادر شد! / زندگی تلخ دختر کرمانی
قتل عروس 100 روزه در اتاق خواب
تازه داماد در کرج اعدام شد / عروس با مقتول قبل از ازدواج ارتباط شیطانی داشت