کد خبر: ۶۵۵۶۰
تاریخ: ۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۷
گلی ترقی پاریس و تهران را وطن خود میداند از هیچ کدام نمیتواند ببٌرد و از هر کدام روایت میکند چنان شیرین مینویسد که نمیتوانی کتاب را زمین بگذاری. او دختر خانوادهای ادیب است، به تازگی از او «بازگشت» منتشر شده که در آن میگوید «هر کدوم ما، بنده و شما یه حاجسیاحیم، سرگردونیم. زیر پامون خالیه. جامونو گرم کردیم. مثل این حاجسیاح بدبخت. میریم تا اون سر دنیا، اما ایرانو زیر عبامون قایم میکنیم و با خودمون میبریم.» بخشی از تجربیاتش را از همسایهها در فرانسه میخوانیم که برگرفته از کتاب «خاطرات پراکنده» است*.
فرانسویها درِ خانهشان را به آسانی باز نمیکنند. اول از همه، با چشم ذرهبینی که روی در نصب است، خوب نگاه میکنند تا بینند کی پشت در است. بعد میپرسند که با کی کار دارید و چی میخواهید.
وقتی که خوب مطمئن شدند، زنجیر در را از تو باز میکنند و بعد قفل اول را سپس قفل دوم را میگشایند و در این فرصت باز نگاه میکنند، و باز میپرسند و آخر سر با احتیاط لای در را باز میکنند و اگر سر زده به سراغشان رفته باشی که در جا عذرت را میخواهند و اگر کار مهمی در پیش باشد، همان جا دم در ترتیب آن را میدهند و قضیه خاتمه مییابد.