رشد جریانهای ملیگرا از سویی و قدرتگرفتن دولتهای شرقی از سوی دیگر مناسبات و پیمانهای جهانی را دچار تغییر کرده است. این تغییرات، برخی دولتهای غربی و شرقی مانند آلمان و ژاپن را به فکر تجهیز بیشتر برای رویارویی نظامی انداخته، چه برسد به واشینگتن که به شدت نگرانِ دستخوردن جایگاه ابرقدرتیاش در جهان در قرن 21 است.
اوایل سال جاری بود که راهبرد هستهای جدید آمریکا منتشر شد. این متن، لزوماً هر ساله تجدید نمیشود و انتشار نسخههای جدید آن که توسط پنتاگون صورت میگیرد، بستگی به نظر تیم سیاسی و امنیتیِ حاکم بر دولت وقت دارد. انتشار آن نشان میداد دانلد ترامپ و همکارانش تأکید ویژهای بر استفاده از تسلیحات هستهای، به صورت عملی یا حداقل به شکل تهدید واقعی دارند.
چند ماه بعد بولتون، سیاستمدار جنگطلبی که همه امورات جهان را حول محور آمریکا میخواهد و هنوز هم از حمله به عراق در سال 2003 میلادی حمایت میکند، به کاخ سفید راه مییابد. سپس دیلیبیست مدعی میشود تیم موریسون، کارشناس تندرو در امور هستهای به عنوان دستیار بولتون فعالیت خواهد کرد.
نتیجه اینکه چند هفته پیش آمریکا با استناد به تولید موشکهای میانبرد روسی که امکان حمل کلاهک هستهای دارند، اعلام میکند قصد دارد از پیمان INF خارج شود و این یعنی ایالات متحده به زودی موشکهای میانبرد خود را با کلاهک هستهای برای تهدید دشمنانش به کار خواهد گرفت. کدام دشمنان و چرا؟ مجموع این تحلیل را در سه بخش شرح میدهیم: