: اين روايت غم انگيز را حتما بخوانيد
تاریخ انتشار: 95/05/23 8:52
فارس/ معاون سابق وزارت آموزش و پرورش گفت: براي مدارس غير دولتي شرايط بهاري است. در آنها آزادي در انتخاب رشته و هدايت تحصيلي، سفر به مالزي براي گردش علمي با هدف غلبه بر غول کنکور و المپياد، مشاور تغذيه و رژيم لاغري مشاهده ميشود.
ابراهيم سحرخيز معاون سابق وزارت آموزش و پرورش اظهار داشت: بايد دوران رونق مدارس دولتي را به دفترچه خاطرات بسپاريم و در حسرت ايام گذشته، سنگ سراچه دل را به اشک ديده صيقل دهيم.
وي ادامه داد: در آن روزها، غريو شادمانههاي دانشآموزي، فضاي مدرسه را آکنده از بوي شادي ميکرد و کلاس در مدارس دولتي نماد حضور تمامي اقشار مردم بود يعني شغل پدر، بنيه مالي، معدل و ديگر متغيرها ملاک تميز مدارس نبود.
سحرخيز با بيان اينکه چند سالي است که رمق از مدارس دولتي رخت بر بسته و از همان اندک آب باريکه کمکهاي دولتي نيز تحت عنوان سرانه دانشآموزي خبري نيست، گفت: آنچنان خشک سالي بهار مدارس را به خزان نشانده که اهالي آن ناچار تصميم بر کوچ گرفتهاند؛ کوچي ناخواسته به سمت و سوي مدارس غير دولتي.
وي با اشاره به اين نکته که در مدارس غيردولتي همه چيز به يمن پرداختهاي نجومي شهريه براي فرزندان افراد صاحب منصب و پولدار بر وفق مراد است، افزود: تنها کار براي قشر متوسط و يا کارمند زادگان با حقوقهاي غير نجومي دشوار است که بايد دست به کار چک و سفته يا وامهاي چند ده ميليوني براي تحصيل فرزندان خود در جوار آقازادهها باشند.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش تصريح کرد: در اين ميان تکليف بقيه مردم آسيب پذير و روستايي نيز تنها سوختن و ساختن نيست بلکه بايد حداقل يارانه 45 هزاري خود در سال يعني 500 هزار تومان به حساب مدارس عادي بيستارهاي بريزند تا پول ورقه امتحاني ،آب و برق و نفت بخاري مدرسه تأمين شود.
وي با طرح اين پرسش که «دکترين تضعيف مدارس دولتي و تکثير بي قيد و شرط مدارس غير دولتي توسط چه کساني در دستور کار آموزش و پرورش قرار گرفت؟»، گفت: همزمان با تنگ کردن عرصه بر مدارس دولتي ، با چراغ هميشه سبز مسوولين آموزش و پرورش، رقيب از هفت دولت آزاد بود.
سحرخيز با تأکيد بر اينکه ساز مدارس دولتي امروز به بهانههاي مختلف ناکوک است، اظهار داشت: ادغام و تعطيلي مدارس استعدادهاي درخشان، فروپاشي مجتمعهاي روستايي و شهري، محدود سازي مدارس نمونه دولتي، از سکه افتادن هنرستانها، زمزمه واگذاري رشته علوم انساني به مدارس نام و نشاندار غير دولتي در پايتخت، گير و بستهاي هدايت تحصيلي اجباري و دستوري، تزريق نشدن اعتبارت عمراني براي تجهيز و تعمير مدارس تا بسته بودن دست مدير براي راهبري و هدايت آموزشي و توانمند سازي آموزگاران و دبيران در کنار مطالبات روي هم انباشته معلمان اصلاً مجالي براي نواختن نمانده است.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: اما براي مدارس غير دولتي تا دلتان بخواهد شرايط بهاري است. آزادي در انتخاب رشته و هدايت تحصيلي، شهريه هاي بي حد و حصر با برچسب خدمات ويژه، باز بودن منو مطابق با ذائقه مخاطبان که گاهي در اين منو از حرکات موزون با ريتم خرد کردن پياز يا يادگيري سه سوته زبان خارجکي، سرو ميان وعده، ناهار توأم با خواب قيلوله بعد از آن، شناي همراه با سونا تا سفر به مالزي براي گردش علمي با هدف غالب آمدن بر غول کنکور و المپياد، مشاور تغذيه و رژيم لاغري سر و کله اش پيداست.
وي ادامه داد: تمام کاسبي ها حدود و ثغوري براي فعاليت دارند و به نوعي زير تيغ نظارتند اما به نظر مي رسد تنها کاسبي پرسود رسته از نظارت، مدارس غير دولتي است نه از دادن ماليات خبري هست و نه از بازديدهاي سرزده و گاه و بيگاه بازرسان؛ به نظر ميرسد گزارشهاي صدا و سيما و اعتراض اوليا نيز ره به جايي نميبرد و تمام آنها تنها با يک کلام تکراري و خسته کننده سخنگوي آموزش و پرورش پاسخ داده ميشود:«به چندين مدير و مدرسه تذکر داده شد و قرار شد با متخلفان برخورد شود»؛ جملاتي که بازخورد آن پوزخندي است که بر لبان شنوندگان نقش ميبندد .
سحرخيز اضافه کرد: سازمانهاي نظارتي از مجلس تا سازمان بازرسي و تعزيرات نيز تا کنون به احترام اموزش و پرورش در انتظار اقدام مانده اند اما دريغ از اقدام و عمل؛ منتقدان را با برچسبهايي مانند نگاه سياسي، مخالفت با دولت را مورد تفقد و استمالت قرار مي دهند تا به راحتي مدارس تحت مالکيت خود پر از دانشآموز کنند و جالبتر آن است که اين رهاسازي را به مفاهيم و اصولي مانند مشارکت گره ميزنند که ناخودآگاه تداعي کننده سر کيسه کردن مردم باشد.
وي با بيان اينکه در دنياي امروز، آموزش و پرورش و معلمين را «بسط دهنده عدالت اجتماعي» و «کانون هويت ملي» ميدانند، گفت: اما بايد پرسيد تشديد شکاف طبقاتي در مدارس، فرو کاستن انگيزه از معلمان در مدارس دولتي، مبدل ساختن مدارس غير دولتي به مناطق آزاد تجاري چگونه ميتواند گامي در مسير بسط عدالت باشد؟
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش اظهار داشت: برخي تصور ميکنند اگر مدام در بوق و کرنا کنند که 99 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق معلمان ميشود لابد پاسخ خواهند شنيد «بهزودي بودجه آموزش و پرورش را چنان افزايشي خواهيم داد که 20 درصد از اعتبارت جاري آن به امر کيفيت بخشي يا اصطلاحاً غير پرسنلي اختصاص يابد»؛ اتفاقاً همواره اين سخن تکراري پاسخهايي تکراري مانند مديريت غير اثربخش و ناکارامد بخش دولتي، نبود ساماندهي منابع انساني، گران بودن قيمت تمام شده آموزش در ايران، واگذاري مدارس دولتي به بهانه کاهش تصدي گري را به دنبال داشته است. شايد هم برخي اتفاقاً در پي موجه جلوه دادن همين پاسخها، مدام آن را تکرار مي کنند تا بازار مدارس غير دولتي را سکه کنند و به تبع آن قطعات ديگر پازل را تکميل کنند.
وي توضيح داد: به عنوان مثال آموزش و پرورش چه نيازي به داشتن دانشگاه دارد؟ آموزش و رتبهبندي معلمان چه ضرورتي دارد؟ بهتر است اين موضوع را به يک سازمان مردم نهاد بسپاريم که با اخذ وجه از افراد مانند يک بنگاه کاريابي هم عهدهدار آموزش، تعيين صلاحيت، توانمندي و بهکارگيري و اشتغال باشد؟ بايد مانع استخدام بخش دولتي در آموزش پرورش باشيم و حتي آهنگ باز نشسته کردن معلمان فعلي را شتاب بيشتري بخشيد تا صد در صد کار را به مردم بسپاريم.
سحرخيز اضافه کرد: اين نگاه افراطي را بايد با تحليل صحيح و منطقي اجزاي نظام آموزشي به نقد گرفت تا تعارض پيدا و پنهان آن با نگاه انقلاب و حاکميتي بودن امر آموزش و پرورش آشکار شود. ناگفته نماند اصلاح ساختار اداري، به کاربستن مديريت کارامد بر منابع انساني، متناسب سازي حجم و محتوا و ساعات برنامه درسي در کنار جدي گرفتن عدالت تربيتي، تقويت مدارس دولتي و ارتقاي منزلت معيشتي و اجتماعي معلمان را نبايد دست کم گرفت.
[ بازدید : 946 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]