استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» به این موضوع پرداخته و آن را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داده است. گزیده استدلالهای شهید مطهری در این زمینه را در ادامه میخوانید:
« یزدگرد پس از آنکه در پایتخت نتوانست مقاومت کند، با دربار و حرمسرای خود در حالی که هزار طباخ و هزار تن رامشگر و هزار تن یوزبان و هزار تن بازبان و جماعتی کثیر از سایر خدمه همراه او بودند و او هنوز این گروه را کم میدانست شهر به شهر و استان به استان فرار میکرد و پناه میجست. قطعا اگر مردم مرکز ایران میخواستند از او حمایت کنند و جلوی لشکر مهاجم را بگیرند قادر بودند اما او را پناه ندادند تا به خراسان رفت. در آنجا نیز حمایتی ندید و عاقبةالامر به آسیابی پناه برد و به دست آسیابان یا به دست یکی از مرزداران ایرانی کشته شد. چگونه است که ایرانی به خود یزدگرد پناه نمیدهد ولی بعد اهلبیت پیغمبر اسلام را به خاطر پیوند با یزدگرد، معزز و مکرم میشمارد و آنها را در حساسترین نقاط قلب خود جای میدهد و عالیترین احساسات خود را نثار آنها میکنند؟!»