زنده باد ولایت /// گلستان سعدي/ باب چهارم- حکايت ۲ : پرهيز از شماتت دشمن
تاریخ انتشار: 95/08/26 18:59
سعدي شيرازي، پادشاه سخن، در زندگي خويش سختي هاي زيادي کشيد، رنج سفر هاي طولاني اي به جان خريد تا تجربيات گرانقدري را کسب کرد و اين تجربيات را به نظم و نثر درآورد تا دريچه هاي حکمتي باشند براي آيندگانش
بازرگانى در يکى از تجارتهاى خود، هزار دينار خسارت ديد، به پسرش گفت : اين موضوع را پنهان کن، مبادا به کسى بگويى. پسر گفت: اى پدر! از فرمانت اطاعت مى کنم ، ولى مى خواهم بدانم فايده اين پنهانکارى چيست ؟
پدر گفت : تا مصيبت دو تا نشود،
1 - خسارت مال
2 - شماتت همسايه و ديگران .
مگوى انده خويش با دشمنان
که لا حول گويند شادى کنان (1)
1_ يعنى: غم خود را با دشمن در ميان مگذار که او در زبان به ظاهر از روى دلسوزى، (لاحول و لا قوه الا بالله ) به زبان آورد (و عجبا گويد ) ولى در دل شادى کند.
کتاب آقاي« محمد محمدي اشتهاردي»