واکنش لاوروف به استقرار بمب افکنهاي مسکو در همدان
تاریخ انتشار: 95/05/27 16:25
تسنيم/ وزير خارجه روسيه در واکنش به انتقادهاي واشنگتن گفت: مسکو با استفاده از پايگاه هوايي ايران، قطعنامه شوراي امنيت را نقض نکرده است.
به گزارش روسيااليوم، سرگئي لاوروف در نشست خبري خود با «موري مک کالي» وزير خارجه نيوزيلند گفت: هيچ شک و ترديدي وجود ندارد که روسيه با استفاده از پايگاه هوايي، قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد را نقض نکرده است.
وي افزود که تقويت نظام آتشبس در سوريه نيازمند تشديد اقدامات نظارتي در مرزهاي مشترک سوريه با ترکيه است.
وزير خارجه روسيه گفت: آمريکا اعتراف کرد که قادر نيست معارضان معتدل و تروريستها در سوريه را از هم جدا کند.
وي در بخش ديگري از سخنانش اظهار داشت: ما بهدنبال نظارت بر محمولههاي بشردوستانه در جاده الکاستيلو که به حلب منتهي ميشود، هستيم.
مارک تونر» سخنگوي وزارت خارجه آمريکا در پاسخ به سوالي درباره استفاده جنگنده هاي روسيه از پايگاه هوايي ايران در همدان براي حمله به تروريستها در سوريه گفت: استفاده روسيه از پايگاه ايران ميتواند در تناقض با قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل باشد.
وزارت دفاع روسيه امروز تاييد کرد که بمب افکن هاي راهبردي دوربرد توپولف 22 و جنگنده هاي سوخو 34 با برخاستن از پايگاه هوايي همدان، مواضع تروريستها در سوريه را بمباران کردند.
: سرقت ٢٠٠ ميليوني در ١٠ دقيقه
تاریخ انتشار: 95/05/27 15:47
اعتماد/ مجرمي سابقهدار که با تخريب در ورودي خانهها در شرق تهران به زور وارد آنها ميشد و پس از ١٠ دقيقه، دهها ميليون تومان سرقت ميکرد به اتهام «سرقت حدي» در دادگاه محاکمه شد.
براساس کيفرخواست صادره از سوي دادستاني، متهم با همراهي يکي از دوستانش به ١٢ خانه دستبرد زده و مبلغي بالاي٢٠٠ ميليون تومان سرقت کرده بود. آنها زماني به دام پليس افتادند که بخشي از اموال سرقتيشان رديابي شد و آدرس مخفيگاهشان لو رفت. شمارش معکوس دستگيري آنها اما از ديماه ٩٣ با مراجعه مردي ميانسال به کلانتري شرق تهران آغاز شد. او به کارآگاهان گفت که وقتي همراه خانوادهاش از مسافرت برگشت، در خانهاش شکسته و هفت ميليون تومان طلا و جواهراتش همراه يک دستگاه السيدي به سرقت رفته بود.
با ثبت شکايت او پروندهاي با موضوع «سرقت از منزل» تشکيل شد و تيمي از کارآگاهان پليس آگاهي شناسايي سارقان را آغاز کردند. در حالي که چند روز از تحقيقات گذشته بود، چند مالباخته ديگر نيز که خانههايشان به شيوه مشابه مورد سرقت دهها ميليون توماني قرار گرفته بود به پليس مراجعه و شکايت مشابهي را تنظيم کردند. با افزايش تعداد شاکيان پرونده به ١٢ نفر، تحقيقات روي مجرمان سابقهدار در زمينه سرقت از منزل که به تازگي از زندان آغاز شده بودند متمرکز شد و سرانجام با رديابي بخشي از اموال سرقتي به دستگيري ٨ متهم انجاميد.
همه آنها در سرقت از خانهها مشارکت داشتند اما دو نفرشان به دليل ارتکاب بيشتر سرقتها با کيفرخواست «سرقت حدي» از سوي دادستاني مواجه و پرونده شان براي رسيدگي به شعبه هشتم دادگاه کيفري استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده ارسال شد. صبح ديروز جلسه رسيدگي به پرونده در اين شعبه در حالي برگزار شد که يکي از دو متهم که پيش از اين با قرار وثيقه از زندان آزاد شده بود، به دليل عدم ابلاغ اخطاريه در دادگاه حاضر نشد و قضات مجبور شدند تنها به اتهام يکي از متهمان رسيدگي کنند. در ابتداي جلسه، نماينده دادستان جرايم متهم را «سرقت حدي و تخريب اموال» اعلام کرد و خواستار صدور مجازات قانوني آن (در مرحله اول قطع يد) شد.
پس از او سه مالباخته حاضر در دادگاه شکايت خود را مطرح کردند. يکي از آنها مردي جوان بود که متهم ٢٢ ميليون تومان از اموالش را دزديده بود. او گفت: «شب ٤ بهمن ٩٣ بود که مستاجر طبقه بالا به گوشيام زنگ زد و گفت در خانهتان شکسته. سريع خودم را رساندم و ديدم سرويس طلا، مرواريد، السيدي و چند سکه از خانهام دزديدهاند. آن موقع تازه عروسي کرده بودم. من فقط تقاضاي رد مال (برگشت مال مسروقه) را دارم و قطع يد نميخواهم.»
شاکي ديگر نيز گفت: «٩ شب ١١ بهمن ٩٣ بود، فقط نيم ساعت از خانه بيرون رفتم. وقتي برگشتم در ورودي تخريب شده و گردنبند طلا و گوشيام به سرقت رفته بود. چيزي بين ١٢ تا ١٥ ميليون تومان خسارت خوردم. شکايت من هم رد مال است اما در مورد قطع يد نظري ندارم.»شاکي سوم نيز که مردي بازنشسته بود خواستار بازگشت هفت ميليون تومان پولش شد تا به اين ترتيب نوبت به متهم برسد. مرد ٣١ ساله که پيش از اين شش بار به اتهام سرقت و نزاع به زندان افتاده، در همان ابتدا مدعي شد که تنها دو فقره سرقت انجام داده و بيشتر نقشه را يکي از دوستانش (داود، متهم غايب) عملي ميکرد.
او گفت: «يک روز داود با ماشينش دنبالم آمد و گفت بيا برويم دور بزنيم. چند دقيقه بعد جلوي يک خانه در خيابان نيروي هوايي نگه داشت و با انبرقفلي و پيچگوشتي از ماشين پياده شد. گفت کشيک دهم و حواسم به دور و بر باشد. تازه فهميدم ميخواهد خانه بزند. وقتي در را تخريب کرد و وارد شد، من هم دنبالش رفتم. يک خانه چهار طبقه بود که من از واحد طبقه دومش يک السيدي دزديدم. چند روز بعد هم آخرين سرقتم (دومين سرقت) را انجام دادم اما اين دفعه اصلا داخل نرفتم. در ماشين نشستم و وقتي داود با اموال سرقتي آمد، فرار کرديم.»
متهم در حالي تعداد سرقتها را دو فقره اعلام کرد که براساس تحقيقات پليسي کمتر از شش ماه، به ١٢ خانه دستبرد زده و هر بار در کمتر از ١٠ دقيقه نقشهاش را عملي ميکرد. او در آخرين دفاع خود با بيان اينکه همدستش پس از فروش السيدي سرقتي، فقط ١٠٠ هزار تومان به او داده است، گفت: «از فروش اموال سرقتي چيزي گيرم نيامد. از قضات ميخواهم يک فرصت ديگر به من بدهند.» در پايان جلسه، قاضي اصغرزاده، رييس دادگاه تاکيد کرد که احراز وقوع جرم «سرقت حدي» و صدور «حکم قطع يد» نيازمند تحقق شرايط متعددي است که قضات آن را مورد بررسي دقيق قرار خواهند داد.
: مطهري: احتمالا وضعيت "مينو خالقي" تغيير کند
تاریخ انتشار: 95/05/27 16:7
ايسنا/ نائب رئيس مجلس شوراي اسلامي با اشاره به تصويب استفساريه قانون انتخابات مجلس در جلسه علني صبح روز چهارشنبه گفت که تصويب اين قانون قدم بزرگي از سوي مجلس است و ميتواند در وضعيت مينوخالقي تغيير ايجاد کند.
علي مطهري در گفتوگو با ايسنا اظهار کرد: مصوبه امروز مجلس باعث ميشود شوراي نگهبان بعد از تائيد صلاحيت نامزد و تائيد انتخابات امکان بررسي مجدد صلاحيت افراد را نداشته باشد و اگر گزارش جديدي دريافت کند نيز بايد آن را به مجلس ارجاع کند تا اين موضوع در جريان بررسي اعتبارنامه ها به بحث گذاشته شود که اين نوعي احترام به آراي مردم است.
وي افزود: البته قانون هم همين ميگويد و ابهامي نبود اما چون در ماجراي منتخب اصفها ن اختلافي بين وزارت کشور وشوراي نگهبان بوجود آمده بود نياز به اين استفسار بود که خوشبختانه مجلس به آن راي داد.
وي در پاسخ به اين سوال که آيا شوراي نگهبان مصوبه مجلس را تائيد ميکند يا خير گفت: احتمال تائيد اين مصوبه وجود دارد؛ زيرا اعضاي اين شورا اکثرا با اين نظر موافق هستند ؛ البته ممکن است که شوري نگهبان اين مصوبه را رد کند اما در اين صورت مجلس به راي خود اعلام ميکند و موضوع را به مجمع تشخيص مصلحت ارجاع ميدهد. البته ما اميدواريم شوراي نگهبان اين استدلال را بپذيرد و مصوبه را رد نکند.
نائب رئيس مجلس شوراي اسلامي درباره اظهارات برخي از نمايندگان مبني بر اينکه اين مصوبه مجلس عطف با ماسبق نميشود خاطر نشان کرد: اين موضوع ميتواند وضعيت مينو خالقي تغيير ايجاد کند؛ چرا که استفسارها مربوط به قبل ميشوند و عطف به ماسبق ميشوند و اين يک قانونگذاري جديد نيست اما براي محکم کاري پيشنهادي را چاپ کرديم که در آن آمده اين قانون شامل انتخابات مجلس دهم نيز ميشود تا ابهامات از بين برود. در اين صورت قطعا راه براي ورود ايشان باز ميشود.
وي درباره اعلام وزارت کشور مبني بر برگزاري انتخابات ميان دوره اي در اصفهان نيز گفت: زماني که وزارت کشور اين موضوع را اعلام کرد، هنوز اين استفساريه وجود نداشت اما اگر اين مصوبه به نتيجه برسد شرايط عوض ميشود ضمن اينکه اين استفسار به پيشنهاد وزير کشور مطرح شد. ما در جايي که به ايشان اعتراض کرديم چرا اعتبارنامه خانم خالقي را به مجلس نميدهند گفت که نياز به طرح اين استفساريه وجود دارد.
واکنش برادر شهيد رکن آبادي به اظهارات وزير ارشاد؛ دل خانواده ما را ريش نکنيد
تاریخ انتشار: 95/05/27 15:10
تسنيم/ برادر شهيد غضنفر رکنآبادي با بيان اينکه رژيم آل سعود مغز، قلب، ريه، کليه و طحال آن شهيد را از بدنش خارج کرد نسبت به صحبتهاي علي جنتي در اين رابطه واکنش نشان داد و گفت: آقاي وزير ارشاد سنجيدهتر سخن بگوييد و اينگونه دل خانواده ما را ريش نکنيد.
مرتضي رکنآبادي درباره جزئيات پيکر برادرش که از سوي سعوديها ماهها پس از فاجعه منا تحويل ايران شد، اظهار کرد: پيکر برادرم دو بار توسط سعوديها مورد کالبد شکافي قرار گرفت و بعد از خروج امعا و احشاي بدن، تحويل خانواده شد.
وي خاطرنشان کرد: برادرزاده و دو تن از برادرانم براي شناسايي و انتقال پيکر شهيد رکنآبادي به عربستان سفر کردند که پس از تحويل پيکر با جسد کالبدشکافي شده آن شهيد مواجه شدند.
برادر شهيد رکنآبادي يادآور شد: اين کالبد شکافي در حالي روي پيکر شهيد رکن آبادي انجام شده که هيچ يک از هفت هزار پيکر ديگر مورد کالبد شکافي قرار نگرفته است.
وي به دومين کالبد شکافي بر روي پيکر شهيد غضنفر رکنآبادي اشاره کرد و افزود: بعد از نبش قبر در عربستان و خروج پيکر برادرم، سعوديها دوباره کالبد شکافي انجام داده و اين بار به بهانه اينکه ممکن است اين پيکر بار ميکروبي داشته باشد کالبد شکافي کرده و مغز، ريه و امعا و احشا وي را خارج کردند.
برادر شهيد رکنآبادي تصريح کرد: متاسفانه سعوديها اعضاي بدن برادرم را خارج کردند و در داخل کشور نيز مسئولان پزشکي قانوني هيچگونه همکاري نکردند و ما اطلاعات لازم را از خبرنگاران و رسانهها بهدست آورديم.
وي درباره مصاحبه روز گذشته علي جنتي؛ وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي که گفته بود اين روش عربستان است که امعا و احشاي برخي اجساد را در ميآورند و سپس دفن ميکنند، گفت: از مصاحبه وزير ارشاد که اظهار داشته تمامي پيکرهايي که در عربستان دفن ميشوند امعا و احشاي آنها خارج ميشود و رکن آبادي هم در اين چارچوب بوده ابراز تاسف ميکنم.
برادر شهيد رکنآبادي با تأثر شديد نسبت به اقدام عربستان سعودي و صحبتهاي وزير ارشاد تصريح کرد: کجاي اين دنيا مغز، امعا و احشاي فرد جانباخته را براي دفن يا انتقال و جابهجايي آن خارج ميکنند.
وي خطاب به علي جنتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: آقاي وزير شما اگر در جريان نيستيد خواهش ميکنم اطلاعات خود را تکميل کرده و سنجيدهتر سخن بگوييد! آقاي وزير اينگونه دل خانواده ما را ريش نکنيد.
برادر شهيد رکنآبادي عنوان کرد: آقاي وزير تاکيد کرده جنازههايي که مي خواهد در عربستان سعودي دفن شود، تخليه ميشود در صورتي که اين حرف نادرست است و هيچ کجاي دنيا چنين موضوعي اتفاق نیفتاده است
روايت اولين فرمانده سپاه از عهدشکني صدام در تبادل اسراء
جواد منصوري در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري خبرآنلاين با اشاره سالروز بازگشت اسرا و آزادگان جنگ تحميلي به کشور، گفت: با شروع جنگ تحميلي طبعا دو طرف ايران و عراق هر کدام تعدادي اسير جنگي از طرف مقابل مي گرفتند که اين تعداد با گذشت زمان بيشتر مي شد، به طوري که در پايان جنگ ايران حدود 50 هزار اسير و عراق حدود 30 هزار اسير در اختيار داشتند
#داستان_کوتاه| داستانی جالب از تست یک استاد بر دانشجویانش!
زمانی كه دانشجوی پزشكی بوديم، در بخش قلب استادی داشتيم كه از بهترين استادان ما بود. او در هر فرصتی كه به دست میآورد سعی میكرد نكتهی جديدی به ما بياموزد و دانستههای خود را در بهترين شكل ممكن به ما منتقل میكرد. او در فرصتهای مناسب، ما را در بوتهی تجربه و عمل قرار میداد.
در اولين روزهای بخش، ما را به بالين يك مرد جوان كه تازه بستری شده بود برد. بعداز سلام و ادای احترام، به او گفت: اگر اجازه میدهيد، اين همكاران من نيز قلب شما را معاينه كنند. مرد جوان نيز پذيرفت. سپس رو به ما كرد و گفت: هر يك از شما صدای قلب اين بيمار را به دقت گوش كنيد و هر چه میشنويد روي تكه كاغذ يادداشت كنيد و به من بدهيد. نظر استاد از اينكه اين شيوه را به كار ميبرد اين بود كه؛ اگر كسی از ما تشخيصاش نادرست بود، از ديگری خجالت نكشد.
هر يك از ما به نوبت، قلب بيمار را معاينه كرديم و نظر خود را بر روی كاغذی نوشته، به استاد داديم.
همه مايل بوديم بدانيم كه آيا تشخيصمان درست بوده يا خير؟…
استاد نوشتههای ما را تك تك مشاهده و قرائت كرد. جوابها متنوع بودند. يكی به افزايش ضربان قلب اشاره كرده بود، يكی به نامنظمی ريتم آن، يكی نوشته بود ضربانات طبيعی هستند، يكی ريتم گالوپ ضعيف شنيده بود، يكی اظهار كرده بود كه بيمار چاق است و صداهای مبهم شنيده میشوند و يكی به وجود صدای اضافی در يكی از كانونها اشاره كرده بود.
استاد چند لحظهیی سكوت كرد و به ما مینگريست، منتظر بوديم تا يكی از آن نوشتهها را كه صحيحتر بوده معرفی نمايد. اما با كمال تعجب استاد گفت: متاسفانه همهی اينها غلط است و در حالیكه تنها كاغذ باقيمانده در دست راستش را تكان میداد، ادامه داد: تنها كاغذی كه میتواند به حقيقت نزديك باشد اين كاغذ است كه نويسندهی آن بدون شك، انسانی صادق است كه میتواند در آينده پزشكی حاذق شود. نوشتهی او را میخوانم، خودتان قضاوت كنيد.
همه سر پا گوش بوديم تا استاد آن نوشتهی صحيح را بخواند.
ايشان گفت: در اين كاغذ نوشته متاسفانه به علت كم تجربگی قادر به شنيدن صدايی نيستم و در حالیكه به چشمان متعجب ما مینگريست ادامه داد: من نمیدانم در حالیكه اين بيمار دكستروكاردی دارد، و قلبش در طرف راست قرار گرفته، شما چگونه اين همه صداهای متنوع را در طرف چپ سينهی او شنيدهايد؟…
بچههای خوب من، از همين حالا كه دانشجو هستيد بدانيد كه؛ تشخيص ندادن، عيب نيست، ولی تشخيص غلط گذاشتن بر مبنای يك معاينهی غلط، عيب بزرگی محسوب میشود و میتواند برای بيمار خطرناك باشد. در پزشكی دقت، صداقت، حوصله و تجربه، حرف اول را میزنند. سعی كنيد با بیدقتی برای بيمار خود، تشخيص نادرستی ندهيد و يا برای او تصميمی ناصواب نگيريد.
در هر موردی تشخیص منصفانه باید داشته باشیم در این صورت #قضاوت کمتری خواهیم داشت
مطلب فوق یک درس انسانی است، و البته نه فقط در علوم پزشکی، بلکه خوب است انصاف را بیاموزیم تا #انسانیت را در #زندگی جاری کنیم.
این مطلب از طرف یکی از همراهان (#samie) آموزش مجازی ارسال شده ؛ شما هم اگر مطلبی دارید برای ما بفرستید تا به اسم خودتان منتشر کنیم
#آمریکا|روابط نامشروع 6 رئیس جمهور آمریکا اثبات شده است از جفرسون تا بیل کلینتون، که همسرش نامزد ریاستجمهوری آمریکا در انتخابات سال 2016 است
بیل کلینتون و مونیکا گیت!
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#آیت_الله_حاج_میرزا_محمود_نظام (ره)
آیت الله حاج میرزا محمود نظام (ره)
۱. برخورد با فرقه ضاله بهائیت در سال ۱۳۴۵ ؛ از طریق تحریم نوشابه های شرکت پپسی کولا (که منافع آن در جهت تبلیغ عقاید باطله این فرقه مصرف می شد)؛ با دعوت از نمایندگان و فروشندگان این شرکت و آگاه کردن آنان و نیز ارسال نامه به روحانیون شهرهای اطراف به منظور اتخاذ اقدامات مشابه و همچنین در خواست از علماء و مراجع تقلید جهت صدور فتوای تحریم نوشابه های این شرکت.
. .
۲. مبارزه با بدعت های فرقه ضاله بهائیت در سال ۱۳۴۶ و خنثی کردن نقشه شوم آنان برای ساخت میقات در زمین های اطراف دروازه قرآن شیراز و تبدیل منزل محمد علی باب به مرکز عبادت و طواف بهائیان(به تقلید از کعبه) که این مبارزه معظم له با یاری حضرت آیة الله محلاتی و روشنگری حجة الاسلام سید مجدالدین مصباحی به نتیجه کامل رسید و زمین های مذکور به اداره جنگل بانی تحویل داده شد.
.
۳. جمع آوری کمک های مردمی و ما یحتاج عمومی و توزیع آنها بین عشایر منطقه میان جنگل فسا در مقابله با قحطی و خشکسالی در سال ۱۳۵۰ و انعکاس وضعیت سخت معیشتی مردم به مراجع عظام و علماء شهرهای مجاور و گزارش اوضاع به امام خمینی در نجف اشرف(که ایشان نیز در سخنرانی خود به حیف و میل اموال عمومی در جشن های ۲۵۰۰ ساله و در مضیقه بودن اهالی فسا اعتراض کرده و ارسال نامه آیة الله نظام را صریحا مورد اشاره قرار دادند)
.
4. مخالفت قاطع با دستور استاندار وقت فارس مبنی بر ترویج بی حجابی و ممنوعیت حجاب برای بانوان شاغل و دختران دانش آموز(در اواخر سال ۱۳۳۸) و احضار فرماندار و رئیس وقت آموزش و پرورش (به عنوان مجریان دستور استاندار) توسط معظم له و اخطار به آنان و سازماندهی اعتراضات مردمی از طریق هماهنگی با مراجع عالیقدر(حضرات آیات عظام: بروجردی و محلاتی)؛ این اقدام شجاعانه مرحوم آیة الله نظام منجر به عقب نشینی استاندار در برابر خواست مردم و روحانیت شد به گونه ای که وی آن دستور را لغو و از مردم عذرخواهی کرد و مجموعه این اقدامات مرحوم آیة الله نظام، تأیید و قدر دانی حضرت آیة الله العظمی بروجردی را در پی داشت.
.
پدر ایشان مرحوم آیة الله آقا میرزا اسماعیل نظام العلماء است که نسبش با چهار واسطه به فقیه بزرگوار؛مرحوم شیخ حسن بحرانی آل عصفور (برادر زاده محقق کبیر و محدث شهیر مرحوم شیخ یوسف بحرانی صاحب کتاب ارزشمند" الحدائق الناظرة ") می رسد.
#منافقین|منافقین یا سازمان تروریستی #مجاهدین_خلق چه جنایتی کرده اند؟ آیا حمایت غرب از آنها در قالب #حقوق_بشر واقعی است؟
یکی از هزاران جنایت این گروهک را بخوانید: اینها اگر دستشان برسد از داعش بدترنداین نامردا خودی اند این نوع شکنجه ها انجام می دادند خدا آن روزها را نیارد به هیچکس رحم نمی کردند خدا لعنتشان کند
#منافقین| روایت سلاخی دو عضو کمیته توسط اعضای منافقین
چند ساعت پس از ربودن طالب و محسن از کمیته با من تماس گرفتند. گفتند چند ساعت است که خبری از آنها نداریم. با وجود اینکه من مسئول عملیات نبودم، به دفتر رفتم. بحثهای زیادی درباره شیوۀ آزادی اعضاء تیم اطلاعات کمیته از دست منافقین مطرح شد. پس از چند روز رئیس شعبه 7 دادگاه اوین با من تماس گرفت و گفت: «خجسته! ما چند جنازه پیدا کردیم. شاید جنازه نیروهای تو باشد. بیا و اینها را شناسایی کن.» من به همراه یکی از دوستانم فوراً به سردخانه اوین رفتیم تا جنازهها را شناسایی کنیم. وقتی کاور یکی از جنازهها را باز کردند، من با بدنی روبه روشدم که تمام اعضایش سوخته و پوستش کاملاً کَنده شده بود و جای سالمی در بدن وجود نداشت تا بتوان هویتش را تشخیص داد.
من با این بچهها زندگی کرده بودم و چندینبار همراه هم به حمام عمومی رفته بودیم و بدنشان را با دستهای خودم شسته بودم. به همین دلیل تشخیص هویتِ جنازهها با وجود جراحتهای شدیدی که داشت، برای من امکانپذیر بود. شهید محسن میرجلیلی را از ترکشی که به کمر و ساعدش خورده بود، شناسایی کردم و به برادرش گفتم این جنازه محسن است. طالب را هم از شلواری که به پا داشت تشخیص دادم. آن شلوار را هر دو باهم به خیابان بهارستان رفتیم و خریدیم. همینطور کاپشنی که طالب طاهری به تن داشت، مال من بود. جنازه دیگری هم همراه این دو شهید آوردند، اما از نیروهای ما نبود؛ مرد کفاشی که از نیروهای اطلاعات بود و منافقین به در خانهاش رفته بودند و همراه همسرش ربودند. او را هم مانند طالب و محسن برای تخلیۀ اطلاعاتی آنقدر شکنجه کردند تا به شهادت رسید.
منافقین با بیرحمی تمام این سه نفر را شکنجه کرده بودند؛ به گونهای که پوست سرشان کاملاً کنده شده بود. چشمانشان را از حدقه در آورده بودند. لب و بینی طالب طاهری بریده شده بود و بدن هر دو شهید تاولهای زیادی داشت. گویا بدنهایشان را زیر آب داغ قرار داده بودند. منافقین بچهها را بعد از شکنجههای وحشیانه در منطقه پونک زنده بهگور کردند، اما بعد از دو روز، با لو رفتن یکی از عملیاتهای دیگرِ سازمان منافقین و دستگیری و اعتراف فردی به نام گودرزی که از عوامل زنده بهگور کردن بود، محل اختفای جنازهها شناسایی شد.
سازمان منافقین اسم عملیات ربایش اعضاء اطلاعات کمیته را «عملیات مهندسی» گذاشت.
منبع: مجله عصر انديشه
👇👇👇
تمديد مهلت انتخاب رشته/ توصيه سازمان سنجش به داوطلبان
تاریخ انتشار: 95/05/27 10:57
شبکه خبر/مشاور عالي سازمان سنجش آموزش کشور گفت: مهلت انتخاب رشته به دليل اعلام رشته هاي جديد و اصلاحات دفترچه راهنماي انتخاب رشته تمديد خواهد شد که جزئيات اين موضوع در سايت سازمان سنجش اعلام خواهد شد.
حسين توکلي روز چهارشنبه اظهار داشت: تاکنون 100 هزار و 43 نفر در رشته هاي با آزمون کنکور سراسري 95 انتخاب رشته کرده اند و زمان تمديد انتخاب رشته امروز (چهارشنبه) اعلام مي شود.
وي گفت: همچنين 14 هزار و 573 داوطلب نيز در رشته هاي بدون آزمون کنکور سراسري 95 نسبت به تکميل فرم انتخاب رشته اقدام کرده اند.
توکلي افزود: با توجه به اينکه برخي از دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي (از جمله دانشگاه هاي فرهنگيان و تربيت دبير شهيد رجايي-تهران) پس از انتشار دفترچه راهنماي انتخاب رشته هاي تحصيلي آزمون سراسري 95 براي رشته هاي جديد اعلام ظرفيت کرده اند و يا اصلاحاتي را اعلام کرده اند اين اصلاحات امروز (چهارشنبه 27 مرداد ماه) منتشر مي شود.
مشاور عالي سازمان سنجش گفت: اين اطلاعيه حاوي کد رشته محل هاي جديد و همچنين ساير اصلاحات مورد نظر دانشگاه ها و دفتر گسترش آموزش عالي، در عصر روز چهارشنبه 27 مرداد ماه بر روي پايگاه اطلاع رساني اين سازمان به نشاني www.sanjesh.org قرار خواهد گرفت.
وي يادآور شد: متقاضيان مي توانند براساس ضوابط و شرايط مندرج در دفترچه راهنماي انتخاب رشته و همچنين با توجه به کدرشته محل ها و توضيحات مندرج در اطلاعيه مذکور، نسبت به انتخاب رشته خود در تاريخ تعيين شده اقدام کنند.
سازمان سنجش به داوطلبان توصيه کرده است براي انتخاب رشته به مراکز معتبر مشاوره مراجعه کنند، از جمله اين مراکز، مراکز مستقر در آموزش و پرورش است.
ماجراي نابينايي که از بند حبس رهايي يافت
تاریخ انتشار: 95/05/27 13:19
تسنيم/ جوان ناشنوا و نابينايي که به خاطر عجز از پرداخت مهريه همسرش راهي زندان شده بود، با کمک ستاد ديه و خيرين و نيکوکاران از زندان آزاد شد.
ناشنوا و نابيناست؛ نه گوشي براي شنيدن دارد و نه چشمي براي ديدن. «سعيد - الف» ساکن قزوين و دهه شصتي است.
34 سال دارد و دو بار ازدواج کرده و پسري هشت ساله از ازدواج با همسر اولش با او زندگي ميکند. به خاطر مشکلاتي جسمي و ذهني، همسر اولش جدا ميشود و سعيد ميماند و پسر 8 سالهاش اما چون زندگي تنهايي آن هم با يک بچه و با اين شرايط جسماني برايش سخت بود، تصميم ميگيرد دوباره ازدواج کند.
چند ماهي بيشتر از اين تجديد فراش در سال 92 نگذشته بود که همسر دوم هم راه همسر اول را در پيش ميگيرد، اما با اين تفاوت که پيش از جدايي مهريهاش را به اجرا ميگذارد آن هم مهريه 313 سکهاي که تصور داشتن اين همه دارايي به قول خود سعيد دور از ذهن و فکرش قلمداد ميشود.
به دنبال همين مطالبه، سعيد ناشنوا و نابيناي قصه ما که با کارگري در يک گاوداري و حقوق ماهانه 450 هزار توماني امرار معاش ميکرد، عاجز از پرداخت مهريه با حکم دادگاه روانه حبس ميشود.
به دليل سختي زندگي در ندامتگاه مرکزي قزوين و مشکلات فراواني که مسئولين زندان براي ارتباط گرفتن با او داشتند و با درنظر گرفتن شرايط خاص اين مددجو، قاضي پرونده، حکم به اعسار ميدهد و پرداخت مهريه را براي او تقسيط و مبلغي معادل 20 ميليون تومان را به عنوان پيش قسط براي او تعيين ميکند.
سعيد که از پرداخت پيش قسط هم عاجز بوده سه ماهي را در زندان ميماند که در نهايت پس از مشقات فراوان و با کمک مددکاران زندان پرونده وي در ستاد ديه تشکيل و در مدت کوتاهي روند اعطاي تسهيلات به اين زنداني در دستور کار اين نهاد حمايتي قرار ميگيرد.
خوشبختانه ستاد ديه با کمک خيرين خداجوي استان قزوين به اين جوان ناشنوا و نابينا اين مبلغ مورد نياز کمک شده و او به مدد همين مساعدت از بند حبس رهايي مييابد تا از اين پس با کمک پدر و مادر پيرش که در خانهاي اجارهاي زندگي ميکنند، فرزند هشت سالهاش را زير بال و پر گرفته و روزگار بگذراند.
آخرین خبر : زندگيهايي که 5 ساعته فرو ميپاشد/ روايتي از طلاق هاي توافقي
تاریخ انتشار: 95/05/27 10:34
ايران/ ميگويند 80 درصد از طلاقهايي که صورت ميگيرد را به خود اختصاص داده است.اگر در روز 500 طلاق ثبت شود، طلاق توافقي بر صدر جدول نشسته و به راحتي جاري ميشود.
خانم، مثل آب خوردنه، انگار رفتي بانک داري يه
ادامه دارد ...
د: درخواست قطع دست براي ٢ سارق حرفهاي
تاریخ انتشار: 95/05/27 11:44
شرق/ سارقي حرفهاي که متهم به سرقت از شهروندان است، در جلسه دادگاه مدعي شد، از سوي همدستش فريب خورده و سرقتها کار او نيست.
اين پرونده که در شعبه هشتم دادگاه کيفري استان تهران رسيدگي شد، در نيمه دوم سال ٩٣ تشکيل شد. آن زمان يکي از شهروندان ساکن شرق تهران به پليس خبر داد که سارقان وارد خانهاش شده و اموالش را به سرقت بردهاند.
او در شکايت خود گفت: براي ميهماني، با خانوادهام بيرون رفته بودم. نيمهشب که برگشتيم، متوجه شدم قفل در خانه شکسته است. وارد خانه که شدم، ديدم تلويزيون «السيدياي» که داشتم سرقت شده است.
بعد از اين شکايت، شکايتهاي متعدد ديگري نيز به پليس داده شد مبنيبر اينکه از خانه شهروندان در شرق تهران سرقت شده است.
بعد از گذشت نزديک به يک سال از اين ماجرا، مأموران موفق شدند در يکي از سرقتها متهمان را بازداشت کنند. اين بازداشت زماني اتفاق افتاد که دو سارق قصد ورود به خانهاي را داشتند و در همان لحظه صاحبخانه سر رسيد و با متهمان درگير شد که در نهايت آنها از سوي پليس بازداشت شدند. در تحقيقات بعدي مشخص شد متهمان که دو جوان حدودا ٣٠ساله هستند، پيش از اين نيز سابقه سرقت داشته و محکوم نيز شدهاند. آنها در بازجوييها به ١٢ فقره سرقت اعتراف کردند و توضيح دادند که چطور خانههاي شهروندان را شناسايي کرده و وارد خانهها شده و سرقت ميکردند. با توجه به تکرار جرم و اتهامي که به آنها وارد شده بود، کيفرخواست عليه آنها صادر شد و دادستان براي متهمان درخواست قطع دست کرد و پرونده براي رسيدگي به شعبه هشتم دادگاه کيفري استان تهران ارسال شد. روز گذشته جلسه رسيدگي به اين پرونده آغاز شد. از آنجايي که يکي از متهمان با وثيقه آزاد بود، در جلسه حاضر نشد، اما متهم ديگر از زندان به دادگاه اعزام شد. در ابتداي جلسه، بعد از اينکه نماينده دادستان کيفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانوني شد، سه شاکي که در دادگاه حضور داشتند شکايتهاي خود را عنوان کردند. شاکي اول خطاب به قضات گفت: شب حادثه وقتي به خانه آمدم، متوجه شدم در خانه شکسته است. وقتي وارد شدم، ديدم تلويزيونم به سرقت رفته و خانه هم به هم ريخته است. سارقان از طريق بالکن وارد خانهام شده بودند. سپس شاکي دوم در جايگاه قرار گرفت، او گفت: من و همسرم تازه با هم ازدواج کرده بوديم و مقدار زيادي طلا و پول و يک مرواريد اصل در خانه داشتيم که آنها را بهعنوان هديه عروسي گرفته بوديم. شب که به خانه آمديم، متوجه شديم در خانه باز است و هرچه پول و طلا داشتيم هم به سرقت رفته است. شاکي سوم نيز شکايت خود را عنوان کرد و مدعي شد علاوه بر اينکه طلا و پولهايش از خانه سرقت شده، تلويزيونش هم سرقت شده است. با توجه به اينکه ساير شکات حضور نداشتند، متهم در جايگاه حاضر شد. او که شش سابقه محکوميت دارد، اتهامش را قبول نکرد و گفت: من اين اتهام را قبول ندارم چون در سرقتها نقشي نداشتم. تازه از شهرستان آمده بودم که با سعيد آشنا شدم. او به من گفت ميخواهد باري حمل کند و از من کمک خواست. با هم مقابل خانهاي رفتيم و او وارد خانه شد و بعد با يک تلويزيون بيرون آمد. من اصلا نميدانستم تلويزيون سرقتي است، اگر ميدانستم همراهش نميرفتم. متهم درباره اينکه چرا قبلا اين ادعا را نگفته و حتي شرکت در سرقتها را قبول کرده بود، گفت: وقتي بازداشت شديم، دوستم به من گفت که اگر تو قبول کني سرقتها را انجام دادهاي، من ميتوانم با وثيقه آزاد شوم و بعد هم تو را با وثيقه آزاد ميکنم و اينطوري راحت ميشويم. من هم قبول کردم و او با وثيقه آزاد شد، اما يک سال است که رفته و اصلا به من توجهي ندارد. با پايان جلسه رسيدگي، هيأت قضات براي تصميمگيري در اينباره وارد شور شدند.
: قاتل: مقتول با برنامه قبلي، همسرم را به «صيغه» خود درآورد
تاریخ انتشار: 95/05/27 8:19
تسنيم/ مقتول با نقشه قبلي زندگي من را خراب کرد، او وارد زندگيام شد و پسرم را معتاد کرد، وي باعث جدايي من و همسرم شد و بعد از جدايي من، همسرم را صيغه کرد...
ساعت 10:30 بيست و هفتم مرداد سال 90 خبر نزاع خونين در خيابان مالک اشتر از سوي مرکز پيام فوريتهاي پليسي 110 به مأموران کلانتري 108 نواب اعلام شد که دقايقي بعد با حضور مأموران انتظامي در محل اعلام خبر مشخص شد مرد سي و شش سالهاي به نام پوريا در حاليکه خون زيادي از دست داده است، داخل آمبولانس قرار دارد، با انتقال پوريا به بيمارستان لقمان وي به دليل شدت جراحات و خونريزي جان خود را از دست داد.
تحقيقات از محل وقوع جرم و شاهدان عيني درگيري نشان داد که ضارب شخصي به نام فرهاد است که با چاقو ضرباتي از ناحيه قلب و ريه به پوريا زده و پس از درگيري با خودروي پرشيا از آنجا گريخته است.
تلاش براي دستگيري فرهاد ادامه داشت تا اينکه وي 26 تير سال 91 بازداشت شد و در جلسات بازپرسي به قتل پوريا اعتراف کرد.
بعد از صدور کيفرخواست براي فرهاد و اتمام جلسات بازپرسي، وي براي محاکمه در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران حاضر شد؛ فرهاد درباره انگيزه و علت قتل پوريا در جلسه دادگاه گفت: پوريا با نقشه قبلي زندگي من را خراب کرد، او وارد زندگيام شد و پسرم را معتاد کرد، پوريا باعث جدايي من و همسرم شد و بعد از جدايي من، همسرم را صيغه کرد.
فرهاد نحوه وقوع قتل پوريا را نيز اينگونه تشريح کرد: روز حادثه داخل کوچه ميرفتم که از پشت ضرباتي با چوب به مچ، بازو و گردنم وارد شد، زمانيکه برگشتم ديدم پوريا چوب در دستانش است، توانستم چوب را از دستانش بگيرم که وي چاقو از داخل لباسش بيرون آورد؛ من نيز چوب را رها کرده و چاقو را از پوريا گرفتم، بعد هم با چاقو ضرباتي را به او وارد و از آنجا فرار کردم.
اظهارات شهود در روز حادثه حاکي از آن بود که مقتول با چوب به فرهاد حمله کرده است اما آنها چاقويي را در دستان مقتول نديده بودند همچنين فرهاد مدعي بود با چوب دو ضربه به سر پوريا زده و به دليل گيج بودن پوريا، توانسته به راحتي چاقو را از او بگيرد اما در جايي ديگر ادعا کرده بود که چوب شکست و افتاد.
پس از اعتراف فرهاد به قتل پوريا و تقاضاي قصاص از سوي مادر (تنها اولياي دم) مقتول، فرهاد به قصاص نفس محکوم و اين حکم در شعبه 20 ديوان عالي کشور تأييد شد.
پس از تأييد حکم قصاص فرهاد، پرونده وي براي سير مقدمات اجرايي به شعبه اول اجراي احکام دادسراي امور جنايي تهران فرستاده شد تا اينکه صبح امروز مادر مقتول با حضور در دادسراي امور جنايي تهران درخواست خود مبني بر اعلام گذشت از قصاص فرهاد را بدون هيچ قيد و شرطي به قاضي دشتبان؛ سرپرست اجراي احکام اين دادسرا ارائه داد و فرهاد از قصاص رهايي يافت.
: خودکشی بعد از شلیک به فرزندان
تاریخ انتشار: 95/05/27 9:5
باشگاه خبرنگاران/ يک افسر پليس بازنشسته نيويورک روز يکشنبه در خانه خود در شهر لانگ آيلند، بعد از يک بحث خانوادگي ابتدا به دو پسر بزرگسال خود شليک کرد و سپس خودش را با گلوله کشت.
اروين نواک 61 ساله، افسر سابق پليس شهر نيويورک روز يکشنبه در حال جر و بحث با بستگان بود که پسران او اروين نواک سوم، 30 ساله و آرون 22 ساله در بحث آنها دخالت کردند.
به گزارش نيويورک ديلي نيوز، نواک بعد از اين مسئله به داخل اتاق خود رفت و تفنگ خود را برداشت و قبل از برگرداندن اسلحه به سمت خودش به دو پسر خود شليک کرد.
بعد از حضور نيروهاي اورژانس سر صحنه جرم هر سه مصدوم به بيمارستان منتقل شدند ولي مرگ پدر خانواده از سوي پزشکان اعلام شد و پسران او در شرايط بحراني هستند.
بر اساس گزارش پليس، هنوز مشخص نشده است که بحث خانواده نواک بر سر چه بوده است.
رازگشايي از پرونده جنایی بعد از 5 ماه
خراسان/ مردي که از اسفند سال گذشته به اتهام قتل يکي از بستگانش دستگير شده بود با گذشت بيش از 5 ماه از وقوع جنايت به ارتکاب قتل اعتراف کرد و بدين ترتيب گره کور اين پرونده جنايي در اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي گشوده شد.
به گزارش خراسان، صبح هفدهم اسفند سال گذشته، اهالي روستاي سميع آباد از توابع شهرستان تربت جام با ديدن جسد خون آلود يکي از اهالي 30 ساله روستا که کنار جاده روستايي بين سميع آباد و خاتون آباد افتاده بود، ماجرا را به پليس گزارش کردند. دقايقي بعد با حضور نيروهاي انتظامي در محل کشف جسد و تاييد درستي خبر، مراتب به بازپرس قلي زاده (بازپرس شعبه اول دادسراي عمومي و انقلاب تربت جام) اعلام شد و بدين ترتيب تحقيقات درباره چگونگي وقوع اين جنايت ادامه يافت. بررسي هاي مقدماتي بيانگر آن بود که «رحمت» با واردآمدن حدود 18 ضربه چاقو به نقاط مختلف بدنش درحالي به قتل رسيده است که موتورسيکلت وي نيز در فاصله حدود 20 متري از محل کشف جسد رها شده بود. گزارش خراسان حاکي است: پس از انجام يکسري تحقيقات ميداني و قضايي، مشخص شد احتمالا ماجراي اين قتل به موضوعات و مسائل خاص خانوادگي بازمي گردد. اين گونه بود که با صدور دستورات قضايي، جوان 27 ساله اي به نام «م» به همراه همسر و 2 تن ديگر از بستگان نزديکش دستگير شدند و مورد بازجويي قرار گرفتند.اما همه آن ها در حالي از قتل رحمت اظهار بي اطلاعي مي کردند که شواهد موجود نشان مي داد هرکدام از آن ها انگيزه کافي براي ارتکاب جنايت را داشته اند چرا که در تحقيقات ميداني مقام قضايي و کارآگاهان، سرنخ هايي از سوء ظن هاي خانوادگي و بروز برخي مسائل غيراخلاقي خودنمايي مي کرد. در عين حال 4 متهم اين پرونده جنايي با صدور قرار قانوني روانه زندان شدند اما همچنان بر بي گناهي خود تاکيد مي کردند تا اين که قاضي پرونده ، متهمان را براي بازجويي هاي فني و تخصصي در اختيار کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي قرار داد. گزارش خراسان حاکي است: اين پرونده جنايي پس از5 سال به مشهد منتقل شد و با صدور دستوري از سوي سرهنگ حميد رزمخواه (رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي) در اختيار کارآگاهان زبده دايره قتل عمد قرار گرفت و رئيس پليس آگاهي به کارآگاهان تاکيد کرد با استفاده از شيوه هاي علمي نوين و بازجويي هاي دقيق تخصصي، هريک از متهمان را به طور جداگانه مورد بازجويي قرار دهند. درحالي که تحقيقات کارآگاهان زيرنظر مستقيم سرهنگ غلامي ثاني (رئيس اداره جنايي آگاهي) آغاز شده بود، متهمان در همان مراحل اوليه بازجويي که با شگردهاي پليسي همراه بود دچار تناقض گويي هاي گسترده اي شدند به طوري که ساعتي بعد «م» (يکي از بستگان نزديک مقتول) نتوانست در برابر شيوه هاي علمي بازجويي حقيقت ماجرا را انکار کند. او در حالي که اسناد و مدارک انکارناپذير را مقابل خود مي ديد، ديگر چاره اي جز اعتراف به جنايت پيدا نکرد و گفت: به رحمت سوء ظن داشتم و بارها در اين باره به او تذکر داده بودم. او حتي به خواهرزنش نيز مطالبي گفته بود که هر فردي با شنيدن اين حرف هاي زشت عصباني مي شد ولي رحمت هر بار ديگر نزديکانش را متهم به فساد مي کرد. متهم اين پرونده جنايي ادامه داد: من و رحمت درحال ساخت ساختماني براي خودمان بوديم. ساختمان هاي در حال احداث ما کنار يکديگر بود تا اين که روزي پس از پايان کار ساختماني فرصت را براي کشتن او مناسب ديدم. هوا رو به تاريکي مي رفت که بهانه اي تراشيدم و از همسرم خواستم به منزل پدرش برود و براي سگ ها غذا بياورد. همسرم به همراه فرزند کوچکم درحالي به طرف منزل پدرش به راه افتاد که رحمت هنوز در ساختمان خودش مشغول کار بود. من هم بلافاصله نزد او رفتم و عنوان کردم که نهال اقساطي سراغ دارم و مي توانيم براي فضاي سبز داخل حياط منزلمان از آن نهال ها خريداري کنيم. با اين بهانه سوار موتورسيکلت رحمت شديم و درحالي که من ترک نشين بودم به سمت چاه هاي کشاورزي اطراف روستا به راه افتاديم.در بين راه من دوباره ماجراي رفتارهاي بي شرمانه او را مطرح کردم که او باز هم اطرافيانم را به فساد متهم کرد اين بود که در يک لحظه چاقويي را که از قبل آماده کرده بودم بيرون کشيدم و روي موتورسيکلت ضربه اي به پهلويش زدم. در اين هنگام کنترل موتورسيکلت از دست او خارج شد و هر دو نفر سقوط کرديم. او به سمت زمين هاي کشاورزي فرار کرد که ديگر امانش ندادم و ضربات ديگر چاقو را از پشت سر و سپس به ديگر نقاط بدنش وارد کردم. وقتي فهميدم ديگر جاني ندارد به خانه ام بازگشتم لباس هاي خون آلودم را به آتش کشيدم وخودم براي استحمام به داخل حمام رفتم. وقتي همسرم از منزل پدرش بازگشت من درباره قتل چيزي به او نگفتم تا اين که صبح روز بعد جسد رحمت پيدا شد و ماموران به ما مظنون شدند. اين گزارش حاکي است: با اعترافات صريح متهم، کارآگاهان آلت قتاله را که در زير خاک پنهان شده بود نيز کشف کردند و بدين ترتيب راز اين پرونده جنايي با گذشت بيش از 5 ماه از وقوع جنايت فاش شد. اين گونه بود که با دستور «سرهنگ رزمخواه» متهمان پرونده در اختيار مراجع قضايي قرار گرفتند تا اين پرونده جنايي ديگر مراحل قضايي خود را طي کند.
بازخواني نامه آيت الله کاشاني به مصدق در 27 مرداد 1332
تاریخ انتشار: 95/05/27 13:5
باشگاه خبرنگاران/ مرکز اسناد انقلاب اسلامي نامه آيت الله کاشاني به مصدق در 27 مرداد 1332را منتشر کرد.
آيت الله کاشاني در قسمتي از نامه خود به مصدق در 27 مرداد 32، به اعتماد بي جاي مصدق به آمريکا اشاره کرد و نتيجه اين اعتماد را چيزي جز غارت نفت ايران توسط غرب ندانست و خطاب به مصدق نوشت: «همانطور که در آخرين ملاقاتم در دزاشيب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد کردم که آمريکا ما را در گرفتن نفت از انگليسيها کمک کرد و حالا به صورت ملي و دنياپسندي ميخواهد به دست جنابعالي اين ثروت ما را به چنگ آورد.»
ادامه دارد ...
1-